من همان بودم که در سرمای دِی...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
5 امتیاز از 1 رای

من همان بودم که در سرمای دِی
هیچ نلرزیدم ولی
باز امان از انتهای کوچه ای، که شدم بیدی
ز فوت تو در آن چشمان خاک الوده ای؛
که با بوسه بر آن پیشانی اش،
لرزش من را در آن کوچه تو تثبیت کردی...
مبینا سایه وند

ZibaMatn.IR
مبینا سایه وند
ارسال شده توسط
عکس نوشته من همان بودم که در سرمای دِی
دانلود عکس نوشته

عکس نوشته من همان بودم که در سرمای دِی...

ارسال متن