زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
5.0 امتیاز از 3 رای

بدرقه:

لب هایت
به گاهِ رفتن
گُلِ بوسه را می جست
و چشم هایت
ناتمامیِ نگاهش را
به نظاره نشسته بود
من بودم
و ابهّتِی از بهت
در واپسین نگاه
ناگاه
ژرفای دلم
تا مرز انفجار لرزید
جنونی سخت
تپش های قلبم را
درهم پیچاند
و التهاب سینه ام را
به اضطراب نشاند
آن شب
تکان های دیوار
و تپش های دلم
خواب را از چشمانم ربودند
زهرا حکیمی بافقی (کتاب صدای پای احساس)
ZibaMatn.IR



ZibaMatn.IR

انتشار متن در زیبامتن
×