بر مداری جاودانه می چرخد
بی قراری شب
وقتی تمام لحظه ها
کابوس می شود
تا تو
در تمام حادثه ها تکرار شوی
مثل همین حالا
که چشم های فسفری ات
خاکستر می شود
تا شعله درونت را فریاد کنی
در بی قراری شب
بی قرار
بر همین مدار
می چرخی
می چرخانی
و در زایشی جاودانه
فاصله ی
تو
تا
من...
مثل همه ی شب ها
که یلدا می شود
تا کابوسی دوباره سر بر کُند
مثل همین حالا
که این شعر
زاده می شود
در بی قراری شب
ZibaMatn.IR