دردت را بگو
سینه ام دکان عطاریست دردت را بگو
ملجأ و ماوای غمخواریست دردت را بگو
من برای عاشقان گنجینه های حکمتم
روح عرفان از لبم جاریست دردت را بگو
آسمان از شوق می گرید من از دردِ فراق
کار ما هر روز و شب زاریست دردت را بگو
می نوازم سیلی ی بر گونه تا رنگین شود
کارهایم آبروداریست دردت را بگو
من خودم ای دوست دارم زخم های کهنه ای
زخم های سینه ام کاریست دردت را بگو
آه از این تکرارِ در تکرارِ در تکرارها!!!
این جهان پیوسته تکراریست دردت را بگو
درد دارد دردهای من که در درد آوری
سینه ام زیبا خریداریست دردت را بگو
سید عرفان جوکار جمالی
ZibaMatn.IR