متن غمگین عاشقانه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات غمگین عاشقانه
اگر چه منتظر زخمِ واپسین بودم
نماند برسرِ عهدی که بست، قاتلِ من
دل شد کنون، یک جامِ غم؛ یک کاسهی خون
دل شد کنون، لیلای بیپروای مجنون
آوار ه یعنی :من.....
که در کوچه پس کوچه های خاطراتم دنبال تو میگردم.
هر چه میخواهی بکن، اما تو نشکن دل ما.
چشم انتظارم.
روزگار تلخ بی تو بودن به سر شود.
کاش میشد به نبودن های پر تکرار تو عادت کرد.
ارامش،
واژه ای عجیب برای من
میدانی گاه گاهی در میان کلمات
در میان واژه ها در سط سطر هر کتاب در میان هیاهوی افکارم در جست و جوی ردی یا نگاهی از تو که لحظه ای از ان هم کافیست فراموش کردم ام خودم را
من تویی شده ام...
حوالی شب عید است و هفت سین ها پهن
ز سیب و سکه و سبزه، سماق شد سهمم
جهان
بیحضورت
غمی است میان غروب و دریا
سیگاری است میانِ انگشتان
به یاد تو
غم و سیگار
مرا میکِشند و نمیکُشند...
بگذار سکوت آیین من باشد
در جایی که ذهن در
اندیشۀ قضاوت کور میشود
بگذار خودخواهی آیین من باشد
در جاییکه گلدان نازک عشق شکسته میشود
بگذار لبخند، رقص و آواز آیین من باشد
در جاییکه ناامیدی و بی فرجامی
ستوده میشود
بگذار صداقت آیین من باشد
در جاییکه پرچم...
➷➷➷➷➷ ـבر اوج گرمای تابستاט نگاـہ سرבت تنم را به لرزه انداخت...
زندگی سخته،
ولی نه سخت تر از نبودنت.
خوابم را
پرنده ای نوک می زد
تو آمدی و لغزید
بالی بر شانه های پنجره
چه بی رحمانه دلتنگ شده، این دل دیوانه.
قرار است
سال نو بیاید
شبی بیشتر را
تحویلِ شب دهد
و کم سوتر کند
چشمِ اتاقم را...
شاید بد نباشد
آن چیز
آن چیزِ در آینه
که از هر سو، شکلِ تنهاییست
با دقت بیشتری
نبیند!
اشک آمد ورسوا کرد این بغض غریب را
غریب بمانی ای چشم از بس
این دل را رسوا می کنی…
از احساس،
چه دیدی،
جز غم و اشک؛
که هنوز هم،
داری عطش،
برای بودنش؟!
با یک دلِ حسّاس، پر از: احساسم؛
افسوس که هرگز، تو نداری پاسم!
آب از: سرِ من هم که گذشته، دیگر؛
بگذار، بگویند، که آس و، پاسم!