خانم! وقتی گنبد آقارو دیدی...
غم و تنهایی مو یادت بمونه...
بگو: اینجا یکی با قلب خسته
سلام بی کسیشو می رسونه!
قنونت وقتی از بی تابی پر شد
بگو دنیای ما درگیر درده
بگو اینجا هوامونو ندارن
بگو حال و هوامون خیلی سرده...
ضریحش رو که بوسیدی با گریه
بگو از زنده بودن دل بریدیم!
جوونی مون به باد آرزو رفت
بگو چیزی به جز حسرت ندیدیم!
بگو از بس که هیشکیو نداریم
میایم اینجا به امید یه لبخند!
بگو تنهایی ما قد نمیده
به صبر و حکمت کار خداوند!
بگو بی زندگی محتاج مرگیم
ما خیلی وقته که دلمرده هستیم!
بگو رسمش نبود در اول راه
نشستیم و خمیدیم و شکستیم...
خبر داری که ما خیلی غریبیم؟!
بگو تنها امید ما شمایید!
شما که ضامن آهو شدید و
شما که بنده ی خوب خدایید!
یه کاری کن برای ما که دیگه
تحمل واسه این بودن نداریم!
شما گفتید هرجا خسته بودیم
مصیبت هامونو اینجا بیاریم...
بگو بغضی نشسته توو گلومون
که با هیچ اتفاقی وا نمیشه
بگو حتی اگه مارو نبینید
میایم چون دوستت داریم همیشه!
◾شاعر: سیامک عشقعلی
ZibaMatn.IR
ارسال شده توسط
