که مستم خوب بنشینم انگشت...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

که مستم خوب بنشینم..

انگشت در انگشت
قفل گردیده ست
نفس های تو را بسیار دیدم
و آغوشی که تا صبح سحر
گرمای امیدست
و دستانی
که از باغ و گلستانت
شبانه خوشه می چینند
کویرست این سرای ما
امیدست نور چشمانت
بیا ساقی که اشک و دیده ام خون شد
چنان درگیر افکارم که دیوار تنم خشکیده بر این خرمن زیبا
بیا ساقی
جدایم کن
رهایم کن
که مستم خوب بنشینم

ZibaMatn.IR
پیروز پورهادی
ارسال شده توسط
ارسال متن