و چقدر زیبا بود...
خانه رنگین
چمن سبز امید
در دل کوچه های اقاقیا
چه ندایی میان شور و هیجان ها بود
در آوازه شهر
در آن گمنامی
همزمان با تپش سرخ نفس
در دل رگبرگهای به دام افتاده
می پرید از این سو به آن سوی خیال
و چقدر زیبا بود...
هلهله ها در میان آسمان
شور و شوق بلبلان
و باز هم باران
نم نمک بوی خاک
در میان عطر گل
ترنم شب بو ها
لالایی بوته ها
چکیدن شبنمی از سر ذوق
پای مهر سبزه ها
و چقدر زیبا بود....
ZibaMatn.IR