زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

پای در کعبه نهادی

صبحی از آن شب عقرب زده آغاز نشد
زخم سربسته ی پیشانی تو باز نشد

ماه بود و شب پرحوصله و چاه سکوت
جمع خوبیکه به جز عشق تو دمساز نشد

سر به مهر است هنوزت جگر خون آلود
هیچکس غیر خدا واقف از این راز نشد

آسمان شاهد درد است و زمین محرم راز
غم دیرینه ی تو گرچه که ابراز نشد

در عجب مانده ام از قبله که دیوار شکافت
به شکاف سر مجروح تو اعجاز نشد

پای در کعبه نهادی و به محراب سری
احدی مثل تو اینگونه سرافراز نشد

ای همای سر آشفته دلان چرخ بزن
هیچکس مثل تو آماده ی پرواز نشد

✍ علی معصومی

♤♤♤
ZibaMatn.IR



ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید


انتشار متن در زیبامتن