از میخانه با لب های خندان میرویم
سینه بازو ماپی معشوق، مهمان میرویم
چشم در چشم شدیم و تو مرا نشناختی
میرویم امان بدان با عهد پیمان میرویم
بامن و شعروغزل،باذره ای مشک وطلا
عاشقم کردی ولی ما همچوعریان میرویم
اسم من ویران شده! سال پیش اینها نبود
هر چه را شد بر سرم با تَرک عصیان میرویم
کوچه ای با پچ پچ و غیبت کنانِ مادران
بوی سبزی آمد و با بوی ریحان میرویم
لعنت به غم و فرقت و هر انچه نشاید
یوسفم گم گشته و تا سوی کنعان میرویم
ZibaMatn.IR