رفتی دلم شکستی ، این دل شکسته بهتر
پوسیده رشته عشق ، از هم گسسته بهتر
من انتقام دل را هر گز نگیرم از تو
این رفته راه نا حق ، در خون نشسته بهتر
در بزم باده نوشان ای غافل از دل من
بستی دو چشم و گفتم ، میخانه بسته بهتر
چون لاله های خونین ریزد سر شگم امشب
بر گور عشق دیرین ، گل دسته دسته بهتر
آیینه ایست گویا این چهره ی غمینم
تا راز دل ندانی ، در هم شکسته بهتر
فرسوده بند الفت ، با صد گره نیرزد
پیمان سست و بیجا ، ای گل ، نبسته بهتر
گر یادگار باید از عشق خانه سوزی …
داغی هما بسینه ، جانی که خسته بهتر
هما میرافشار
ZibaMatn.IR