نامه عاشقانه عزیز به زیبایی یک شهر ♡
■فرشته جانم ،ماه من
انار سرخ و خوش رنگ من ، پرتقال زرد و خوش طعمم
عطرت از شهر بیرون نمیرود
و امروز تنها چند کلمه در راستای تو نوشته ام :دلم تنگ توست
پرتقال من بعد تو دیگر عاشق نشدم
کوچه ها هم دیگر شعری نگفتند
،خاطراتت تمام در لابه لای روزها،خیالت در گرد خانه ام می گشت.
و من تمام غروب ها از پشت پنجره
چشم به راهت می نشینم مثل عادت همیشه
چشم به راهت می نشینم با چه شعر ها که دلتنگ خواندنت مانده
چه عاشقانه ها که در پیله ی دلم مانده وهنوز پروانه نشده
و من هنوز شب ها در دفتر مشقم تمرین آمدنت را مینویسم
که چگونه بگویم دوستت دارم
، اما هزار شب از خیال آمدنت گذشت اما تو نیامدی
نیامدی و تمام دوست داشتن هایم
به خواب رفت■

عزیزحسینی♡
ZibaMatn.IR

ارسال شده توسط
عزیزحسینی