زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
5.0 امتیاز از 1 رای

در میان این غزل ها مانده ام او رفته است
یک وجب زیر گلویم سمت چپ تو رفته است
من علا رغم تمام درد ها ماندم چو شیر
او ولی مانند آدمهای ترسو رفته است
وقت غارت کردنم با های و هو آمد ولی
وقت رفتن مثل دزدان بی هیاهو رفته است
جان خود را دام کردم تا که شاید گیرمش
جان من بر لب رسید و او چو آهو رفته است
بعد از این پهلوی خود با باد هم پهلو کنم
چونکه او با دیگری پهلو به پهلو رفته است
گر چه دارد هر گلی بویی به دامانش ولی
از میان عطرها خوشبو ترین بو رفته است
آمدم یک شب برقصم با تو در دریای عشق
یک ندا آمد نباشی منتظر ، قو رفته است
من دلم پیش تو بود و قلب تو با دیگری
هر کدامَ از ما دلش انگار یکسو رفته است
عقل من میگفت با قلبم که یارت رفته است
قلب من میگفت اما کِی کجا کو رفته است

حسین جعفری جرجافکی
ZibaMatn.IR



ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید


انتشار متن در زیبامتن