زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
5.0 امتیاز از 1 رای

من؛ همان قارقارِ سوزناکِ کلاغم، بر بلندایِ کاجی خسته
حالِ دل را که می داند، جُز کلاغِ کهنسالِ سرگشته ای بنشسته بر بلندایِ کاجی فرتوت، در شهری لُخت و عور و بوران زده؛
با چشمانی که دو دو می زنند در پیِ میوه یِ نورَسِ کاجی که دستِ باد با بی رحمیِ تمام از شاخه جدایش کرده؟!
ZibaMatn.IR



ZibaMatn.IR

انتشار متن در زیبامتن