هرچقدر هم این سیاره خشک باشد
کنار رودی
در دامنه ایی
بالاخره یک شاخه گل سرخ پیدا می شود
برای شروع عشق
که عشق؛
مادر بودن است!
مثلا:
دوباره گندم می کاریم در کوشاکوشی معصومانه
احساس می بخشیم به رقص شاخه های سیب
نان می پزیم در تنور لبخند
تو موهای دخترمان را می بافی
من به پسرمان یاد می دهم چگونه مراقبت کند
از خانه در برابر احتمال ها!
و سالها بعد...
چه پسر و دخترها
که در کوچه ی اکنون شان
آینه آینه تا رود
ترنم گل سرخ جاری ست
و عطر زندگی!
◾سیامک عشقعلی
ZibaMatn.IR