زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

تو گرم ترین بغل زمستونه من بودی،بوسه روی لب هایت گرم ترین چای زیر باران بود.بازی با انگشتانت بهترین تاب این باغ بود،موسیقی خنده ات موهایت را به رقص درمی آورد و صورت مرا میبوسید،ماه شبم در پلک های مهربانت میدرخشید.
حال تموم شدی ، انگار آن قیامتی که میگوید همین بود که تو رفتی و دگر ماه شب هایم پلک نزد،موسیقی برای رقص به گوش نمیرسید و دیگر صورتم بوسیده نشد و چای سردماند...
دست خطِ من
ZibaMatn.IR

degonufle ارسال شده توسط
degonufle


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید

انتشار متن در زیبامتن