از زمانی که یادمه
همیشه نادیده گرفته میشدم
تو روابط دوستانم
روابط عاطفیم
روابط اجتماعیم
البته آدم مهربون و خونگرمی هم
هستم و به هر افراد تو هر جایگاه و
مقامی احترام میزارم
اما کنار هرکسی بودم هر کدوم
به نحوی ازم فاصله گرفتن و
جوری وانمود کردن که منو نمیشناسن
و این همیشه برام سوال بود...
ظاهر آراسته ،احترام ، حمایت
و صداقت
برای موندن کنار یه آدم
دیگه چه چیزی لازمه؟
وقتی سیزده سالم بود پدرم بهم گفت
تو با هیچ کسی ازین به بعد رفاقت نکن
تو آدم موندن تو رابطه نیستی وقت دیگران
رو هم تلف نکن...
وقتی تو روابط عاطفی پس زده شدم
شروع کردم به مقایسه خودم با دیگر
هم سن و سال هام که چجوری بعد از
پایان رابطه ، مجدد وارد رابطه جدیدی
میشن و حالشون هم خوب و ایده آله
وقتی قضیه رو پرسیدم متوجه شدم
فرق عمیقی بین من و دیگران هست
اونم اینه که دیگران به روابط به چشم
یک رابطه گذرا نگاه میکنن و راحت میگذرن
اما من گیر میکنم
گیر میکنم روی آدم ها
روی حرف ها
روی حرکات ها
و این بود نقطه ضعف من که هیچ وقت
نتونستم و نشد که به هر رابطه ای گذرا
نگاه کنم...
آخه نمیشد ، میدونید چرا؟
چون من آدم نیمه راهنبودم
آدم این نشد یکی دیگه نبودم
آدم مگه من گفتم انجام بدی نبودم
چون فکر میکردم دیگران مثل خودمن
نمیشد گذرا نگاه کنم....
حرف دل چشمه
1402/11/12 🌸🍂
ZibaMatn.IR