برویم ۲
بشتابید از این بادیه کم کم برویم
آب نوشیده و با چشمه زمزم برویم
منزلی را که خدا قسمت ما کرد کجاست
به سر جاده این قصد مسلّم برویم
ما که تا کعبه ی میقات به پا آمده ایم
به سر عشق از این راه مجسم برویم
قبله را مشعر باران بلا می بارد
چشم در دامنه گوهر نم نم برویم
خاکریز دگری ماند و منای دگری
بشتابید! که تا خط مقدم برویم
بارمان جوهره آینه و شمع و گلست
بهتر آنست که آهسته و نم نم برویم
تیغ و شمشیر اگر سینه ی ما را بدرد
باز مصلوب تر از عیسی مریم برویم
گاه در پهنه امواج خروشان شده ایم
گاه با رایحه ی ماه محرم برویم
با تو ای صبح تر از دامنه شط جنون
فارغ از حوصله عالم و آدم برویم
✍محرم ۱۴۰۲
علی معصومی
ZibaMatn.IR