زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
5.0 امتیاز از 1 رای

نشسته ام به تماشا قطار خالی را
مسافران زبان بسته ی خیالی را

عبور می کنی و بی صدا بهم زده است
دوباره عطر تو آرامش اهالی را

هنوز از دل من بوی درد می آید
اگر نفسی بکشی گاه این حوالی را

هنوز شاعر یک لا قبای این شهرم
تو سر به راه کن این روح لااُبالی را

از آن دقیقه که از چشم هایت افتادم
مدام تجربه کردم شکسته بالی را

زنی شدم که دلش را به دره ها زد و رفت
به جان خرید خطرهای احتمالی را

ترک ترک شده ام یک تلنگرت کافیست
شکسته تر نکن این کوزه ی سفالی را

بهزادغدیری
ZibaMatn.IR



ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید

انتشار متن در زیبامتن