شنبه , ۲۹ دی ۱۴۰۳
به دهخدای سرم سوگندهنوز عشقِ قلم دارمشکسته وار مرا بنویسبه زورِ قافیه شعرم کنبه استعاره ی جبر و بهجناسِ تامِ رضاخانی«آرمان پرناک»...
از خطِ قرمز روی پیشانیتا آرزوی کنجِ انباریما بغضِ مادرزادِ هم بودیمدر بندِ پوتین های اجباری آرمان پرناک...
از خطِ قرمز روی پیشانی /تا آرزوی کنجِ انباری /ما بغضِ مادرزادِ هم بودیم /در بندِ پوتین های اجباری...«آرمان پرناک»...
شاید تحمل کردن بعضی چیزها سخت باشدولی اجباریست؛مثلِ گرمایِ تابستانبارانِ پاییزبرفِ زمستانجایِ خالی اش......
رضا خان هم اگر می دید با چادر چه زیبایی جهان پر میشد از قانون چادر های اجباری ....