بیو مثنوی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات بیو مثنوی
پرورش می یابد از قلبِ گلستان، بوی ناب/
می کند رفعِ صداع از جان، نمِ پاکِ گلاب/
نیست هرگز باعثِ دردِ سری، فرزندِ نیک/
سرفِرازی می دمد، از کوششِ دل بندِ نیک/
شاعر: زهرا حکیمی بافقی (برشی از یک مثنوی تمثیلی)
ریشه دارد یک درختِ طیّبه، در قلبِ خاک/
شاخه هایش سر به افلاک ست و پُرمیوه ست و پاک/
گر درختی باشد از ریشه، خبیثه، بی گمان/
هرگز آن را، نیست یارا؛ تا بماند پُرتوان/
شاعر: زهرا حکیمی بافقی (برشی از یک مثنوی تمثیلی)
می توان برداشت کرد از آیه های حق، چنین:/
از تباری پاک می مانَد صفا روی زمین/
همچنین لازم برای جوششِ یک نسلِ پاک/
آبِ عفّت هست و خاکی بس نکو وُ، اصلِ پاک/
شاعر: زهرا حکیمی بافقی (برشی از یک مثنوی تمثیلی)
پیشت دلم هرگز نیامد تا دهی دستم/
گلهایی از جامِ گلستانِ دلت، هردم/
باور کن اصلا من، نبستم دل به تو؛ زیرا/
اندازه ی یک قرن، دیوار است، بینِ ما/
هرگز نمی خواهم که روحی را ببینم در/
گل پیکرِ قلبی؛ که قبل از تو، شده، پرپر/
شاعر: زهرا حکیمی...