متن حسرت و ناامیدی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات حسرت و ناامیدی
به چشم شب زدهام خنجر تبآلود نگاه
که شعله میکِشد از پلک من، فرسود نگاه
ز خویش خستهترم، سایهام از من رمیده
نمانده در دل این آینه جز دود نگاه
طلوع خویش، شبستان جنون میطلبد
که در غبار بپیچد مرا، مفقود نگاه
کدام پنجره را باز کردی ای رؤیا؟
که...
در دل دریا دلم چون موج، بیپایان شکست
باد با بوی بنفش از باغ بیجان جان شکست
برق بر برگ درختان، نقش لرزانی نوشت
نور در ناز نگاه شبنم گریان شکست
سایه با سوز سرود شب، ز خود بیرون فتاد
شعله در شوق شکفتن، سینهٔ طوفان شکست
چشم چو چشمه،...
ابرِ آشوبم، اگر باران ببارد یا نبارد
آتشام در جان، چه سوزد، یا نسوزد، یا نبارد
باد میرقصد به شوق شاخههای بیپناهی
شاخه اما خشکلب، گر برگ ریزد یا نبارد
چشم در چشمم، ولی آیینهام بینور مانده
ماه اگر بر شیشهی شب هم بتابد، یا نبارد
سایهام در خاک میجوشد،...