سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
خورشیدِ چشمان تو با من همسفر بودتاریکی از غوغایت امشب باخبر بودوقتی که در پای کلاسِ تو نشستمفهمیدم استادِ من استادِ هنر بودفانوسِ چشمان تو در دستِ نگاهتروشنگر این سنگلاخِ پر خطر بودبا تو درختِ میوه ی من در زمستانهر لحظه اش سرسبز، حتی پرثمر بودای ماهی کوچک کنار تو دراین تُنگاین چند قطره آب، دریای خزر بود...
طبیعترا اگر به هر دلیلی آلوده ایم،از امروز در می یابیم.خلیج فارس، دریای خزر ، زاینده رود ، دریاچه ارومیه و ..... را پاک و آبی می خواهیم .زنده باد ایران ایرانی پاک اندیش...