دیگر نمینویسمت،
هرکس به چشم هایم نگاه کند
تو را خواهد خواند......
اگردر زندگی صبور باشی، سرانجام کسی را مییابی که میتوانی
تمام ِ روحت را در او جاری کنی......
این را بدان وقتی بمیرم استخوان هایم، خاکسترم، جسدم، کفنم، تو را دوست خواهند داشت......
مردهای واقعی تنها برای یک خانوم هستند......
به تو پیله کرده ام چون،
بی شک میدانم که با تو پروانه خواهم شد......
دلتنگ که شدی پیش ِ من بیا،
کمی غصه هست باهم میخوریم....
نقاش نیستم اما،
دلم برایت پَر میکشد......
یقین دارم خدا برای بوسیدن تو، به من لب و دهان داده......
بخند
تا این انحنای بی همتا
بهانه ای دستم بدهد
که هر شب زندگی را
دوست داشته باشم......
به لطف عشقی که به من دادی
تمرین میکنم یکتاپرستی را...