گنجشکی ام که پرواز در یادش نیست چوب لباسی ام که از خمیازه ی پالتوها کلافه ام ساعتی خوابیده ام درآخرین لحظه های امتحان خسته ام خسته تر از فوق لیسانسی بیکار که آرزویش بی سوادیست