سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
نه به شوری پسته هانه به شیرینی غصه هاچسبیده لبخندماهیچ کجا نمی روددرآغوش یلدا/ کش می آید✍️مهری چراغی موژان...
افتاده پرده ی شب بر انار دل یلدای نبودنت را هورت می کشد ✍️مهری چراغی موژان...
روزی تورا از بخت بد در آفتابی دیدمیخ کرد آن دریاچه ی گرم آب چشمانمبی اعتنا خرما ی موها را به هم بافتیتار شد روزم وختمی گرفتم بردل زارمگفتم ای جانای زیبا رو نداری رحمبا خنده بردی از خویش هشیارم با شیطنت یلدای موها را نشان دادیبردی از بنیاد هرچه تاب و طاقت و آنم گفت که تورا چاره دهدسلطان شیرازی دیوان بگشادم و خواندم که رهی یابمدیدم که طالع زردوخواجه اینچنین نالیدصنما با غم عشق تو چه تدبیر کنم...