سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
پروفسور محمد قاسم مهجانی :زن ،گوهر هستی ستچراغ هر خانه ای به وجود زن،مادر و همسر روشن استآفرین بر شما که چنین در صحنه ی گیتی می درخشید....
دخترم!حتی اگر زمیناز انقراض پلنگ ها پر شد،تو همچنان و همیشهماه بمان!نه در چشمهنه در اقیانوسکه در دامن آسمان!و رسالت شیرین تو همین تابیدن روشنایی ستبه نام زن...◾سیامک عشقعلی...
خانه زیبا می شود با روی زنمی کشد دلمرده گی را بوی زن زن بهاری سبز از آرامش استشعرها می بارد از گیسوی زن خستگی با زن به پایان می رسدخنده ای باشد اگر جادوی زن عشق را فرمانروایی می کندشد خدا از اولش الگوی زن با عطوفت انس دارد دامنشعشق گاهی می شود زانوی زن مهرِ زن مانند محرابی ست کهشست باید روح را در جوی زن زندگی سیبی ست سرخ از دلخوشیمی بُرد این سیب را چاقوی زن▫️شاعر: سیامک عشقعلی...
از شاهکار خویش خبر داشت آفرید از مهر و ناز هر چه که سر داشت آفرید با عشق همطراز شود تا مقام زن او عاشقانه هر چه هنر داشت آفرید...