متن زن
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات زن
زن، ریشهی زمین، آواز آسمان
زن، تنها یک واژه نیست…
نام دیگر زندگیست، جاری در نبض جهان، در تپش قلب تاریخ.
زمین، بی او بیحاصل است، آسمان بی او بیستاره.
زن، نغمهایست که لالاییهایش خواب را به جان جهان میبخشد،
و فریادش دیوارهای خاموشی را فرو میریزد.
او، در میان...
…*…*…*…*…*…*…*…*…*…*…*
زن، عزیزِ قصرِ مصرِ خانه ی نابِ صفاست
یاوری زیبا، میانِ بسترِ خوابِ وفاست
چون که باشد یک پدر، اهلِ کمالاتی زلال،
ای بسا؛ فرزند او هم هست، دارای کمال؛
همچنین، گر مادری باشد زنی خوب و، عفیف،
از وفای دامنش، روید گلی سرخ و، لطیف.
برشی از مثنوی تعلیمی_تمثیلی
زن، آخرین واژهی بهشت است که بر لبان خداوند جاری شد،
آخرین شعاع از نوری که در دستهای آفرینش جا ماند،
راز سر به مُهری که زمین هنوز برای درکش، خام است.
او نه فقط انعکاسی از بهشت، که خود، بهشتی بیانتهاست؛
با چشمانی که شب را به ستایشِ روشنایی...
می دونی اولین زنی که عبارت "مردا همه مثل همن"رو به کار بود کی بود.
یه زن چینی بود شوهرش تو بازار گم شده بود
این روزها تکرار در تکرار دردم
در خود فرو مى ریزم و آوار دردم
یک آینه، یک زن و یک بغض شکسته
شب تا سپیده ، جان به لب بیدار دردم
پیوند دهنده ی عشق و جان است،
بر بلندای زندگی -
زن!
شعر: دریا هورامی
ترجمه: زانا کوردستانی
همواره در نامردیِ دنیای بی احساس،
زن بودم و، زن هستم و، زن نیز خواهم ماند!
زهرا حکیمی بافقی، مقطع غزل ۱۲۶، کتاب نوای احساس.
تو یک دشت از نرگس و سوسنی!
تو سرگیجه ی یاس و آویشنی!
نگاه تو دریا! صدایت بهشت!
پیام آورِ ناز و رقصیدنی!
تو معشوقه ی قلب این شاعری
خدایی و شاید به شکل زنی!
ببین! واژه هایم خجالت کشید...
تو از وصف در شعر، هستی غنی!
و من تا...
راستی
تو می دانی
من تنها زنی هستم در این دنیا
که شب ها
وقتی آخرین نفس های امیدم را می کشم
و از لحظه های خاکستری جنگ می گریزم
و از ازدحام آدم هایی که فقط هستند
تا روحم را بخراشند
و قلبم فشرده می شود از دردهای مزمن...
شبی زنی شعرهایش را سوزاند
و برای یک دیدار ساده
از پنجره ها گذشت
آشفتن خواب ، کار ساده ای نیست
وقتی پلک هایت
خسته از سایه ای سنگین است
مرا ببین...
غریب تر از هر آشنای دیروزم
و این شعرهایی که می خوانی ،
حاصل بیخوابی های هر شب...
من سریع عقب نکشیده ام
به یک باره ترکت نکرده ام
در صدم ثانیه قلبم را پس نگرفته ام
من زنم!
یک زن برای خواسته هایش تا آخرین
لحظه می جنگد
زمانی دست از تلاش
برمی دارد که دگر خسته شده باشد
آنگاه متوجه می شود
هیچ چیز به اندازه...
میدانم بانوجان
وقت هایی که دلت میگیرد
تنها تکیه گاه تو آینه ی اتاقت هست
می ایستی روبرویش ، خیره به چهره ات
کمی نوازش موها
کمی آرایش
و لبخندی تلخ و پرمعنا به خودت...
به دلتنگی هایی که در پشت نقاب مخفیشان کرده ای.
لباس گلدار و خوش رنگی...
زن ها نه قلب خانه اند
نه آشپزخانه خط قرمزشان است
زن ها تنها برای خود هستند
آنقدر در گوش دختران خوانده اند
ازدواج کن خوشبخت شوی
بچه دارشو مادر شوی
غذا درست کن کدبانو شوی
اما هیچگاه به آنها نگفتند
تلاش کن تا موفق شوی
مدال بیاور تا قهرمان...
زن ها نه قلب خانه اند
نه آشپزخانه خط قرمزشان است
زن ها تنها برای خود هستند
آنقدر در گوش دختران خوانده اند
شوهر کن خوشبخت شوی
بچه دارشو مادر شوی
غذا درست کن کدبانو شوی
اما هیچگاه به آنها نگفتند
تلاش کن تا موفق شوی
مدال بیاور تا قهرمان...
تو یک زنی…
زیباو آراسته بپوش!
برای خودت وقت بگذار!
خودت را به صرف شام
در کوچه های عاشقی
دعوت کن !
تو یک زنی .. .
با عزت نفس بلندت
تصمیم بگیر!
پای تمام رنج هایت
خدایت را فریاد بزن!
تو مادر سرزمین عاشقی هستی !
تو یک زنی...
دخترم!
حتی اگر زمین
از انقراض پلنگ ها پر شد،
تو همچنان و همیشه
ماه بمان!
نه در چشمه
نه در اقیانوس
که در دامن آسمان!
و رسالت شیرین تو
همین تابیدن روشنایی ست
به نام زن...
◾سیامک عشقعلی