شنبه , ۱۲ فروردین ۱۴۰۲
دخترم!حتی اگر زمیناز انقراض پلنگ ها پر شد،تو همچنان و همیشهماه بمان!نه در چشمهنه در اقیانوسکه در دامن آسمان!و رسالت شیرین تو همین تابیدن روشنایی ستبه نام زن...◾سیامک عشقعلی...
هر چه را که آفرید دلیلی داشتو عقل من با من سخن میگویدچشم را آفرید تا زیبایی دیده شودخنده را آفرید تا شادی شکوه داشته باشددوستی را آفرید تا تنهایی منزوی شودمعرفت را آفرید تا خوبی درک شودگناه را آفرید تا بخشش معنا داشته باشدخرد را آفرید تا شعور به وجود آیدموسیقی را آفرید تا موجودات زبان مشترک داشته باشندشعر را آفرید تا عشق توصیف شودغریزه را آفرید تا هیجان ، هم آغوش عشق باشدمرد را آفرید تا زن پشتیبان داشته باشداما زن را بر...
زن طراوت زندگی نیست . . .زن روغن مابین چرخ دنده های نخراشیده ی زندگی نیست . . .زن بخش مهمی از زندگی نیست . . .زن مُسکن دردهای زندگی مرد نیست . . . . . .زنتمامِ تمامِ تمام زندگی مرد است . ....
زن ….جنس عجیبی ست!چشم هایش را که می بندی, دیدِ دلش بیشتر…دلش را که میشکنی, باران لطافت از چشم هایش سرازیر…انگار درست شده تا…روی عشق را کم کند!...
آینده اجتماع در دست مادران است. اگر جهان به میانجیگری زن گرفتار شود، تنها اوست که می تواند آن را نجات دهد....
یامات: نام این جای هولناک چیست؟زن: جهان.یامات: این چه کار است که تو می کنی؟زن: زندگی.-فتح نامه ی کلات- بهرام بیضایی...
زن، زمینِ پاک وُ بارور استزن مهربان مادر استزن زندگی ستو دستانِ اویگانه فرجودی ستکه به افسونِ گرمش می توانچُنین جَهانِ تیره ی افسرده را،به رَنگ وُ آهنگ وُ فرهنگ آراستوَ شادمانه زیست....
ما زن ها ... نه عشقمان را با ملاک ثروت انتخاب می کنیم نه بدنی ورزیده و قد رشید و ته ریش و عطر تلخ ... در رویاهای پانزده سالگی مان مرد رویاهایمان این چنین بوده ولی ... ما عاشق کسی می شویم که بوی ماندن بدهد کسی که بفهمد بهانه گیری هایمان ناز برای یار ناز کش است کسی که درک کند جنس زن حسود است و انگ شکاکی نزند ما کسی را دوست داریم که کنارش جای توقعِ هرروز شاخه ای گل، بتوانیم دلخوش کنیم به گل های پیراهنمان...
زنهر روز همین ساعترژ لب صورتی را برای مرد می زدتا به او لبخند بزندکه مرد آرام شودکه زن زندگی اش را شروع کند......
زن ، زندگی ، آزادی ؟؟؟کدام آزادی وقتی که...دختری در خانه ی پدری اش مورد تبعیض و محروم از آزاد اندیشی به سر می برد.و یا زنی که در خانه ی شوهرش نقش کُزت را ایفا می کند.دیده نمیشود ، غمگین است ، بغض دارد...انتظارات ما از جامعه درست ، امّا کاش خودمان هم....بهزاد غدیری شاعر کاشانی...
مرد هاوقتی عاشق میشوندبه دنیا می آیند،و زن هاعاشق که میشوند.... میمیرند! «ویسلاوا شیمبورسکا»...
زندگی با زن شروع میشه مردن با مرد شروع میشه...
سیمای عشق خدا در خلقتش گوید که زن سیمای عشق استکه در ایثار و بخشش او همان معنای عشق استندارم جلوه ای زیباتر از آن سرو رعنابه آغوشش بهشتی دادم آن گرمای عشق استبپرسم از خدا ، زن را چرا زیبا کشیدی!دلش آزرده از غمها ولی جویای عشق استندا آمد دعایش میخرد صد باغ رضوانکه در احیای عالم او همان عیسای عشق استبه نامش جانشینی را زدم بر عرش و افلاکسفارش کرده ام لبخند او , امضای عشق استسارا رجب پور...
زن ها مثل گنجشک هستند!گنجشک ها خیلی سخت نزدیک می شوند!اگر و اگر؛ محبت، صداقت، صمیمیت و غیرتت رامومنانه نثارشان کنی، با تو می مانند!و عاشقانه با بغضت، می سوزند!با تبسمت، زیبا می شوند! حتی اگر سهمت از جهان، حصیری باشد در کویری دورهمان جا را برایت بهشت می کنند! زن ها نجیبانه و عجیب خوبند!▫️نویسنده: سیامک عشقعلی...
هشت سال جنگیدند اجازه ندادند کسی دست درازی به ناموس این سر زمین کندحالا هم می زنند هم می کشند...
باید که زن باشی بفهمی درد دوری رالبخند های خسته و غمگینِ زوری راوقتی که احساس تو را ناچیز میبینندهرلحظه باید حس کنی زنده به گوری راپیراهنت پر میشود از حسرت آغوشناچار تمرین میکنی درس صبوری رابس که نمیبیند کسی احساس نابت رادیدی تو هرجا هر طرف انسان کوری رادائم تکاپو میکنی ، پیدا کنی شایداز لا به لای غصه ها راه عبوری رابا خود مدارا میکنی امّیدواری کهشاید جهانت حس کند این بار نوری را...
میخوام از جنگ بنویسم،به زن میرسممیخوام از مرد بنویسم،به زن میرسممیخوام از درد بنویسم،به زن میرسممیدونی آدما همیشه از دغدغه هاشون مینویسنمثلا انسان اولیه روی دیوار غار،گاو کشید.برای انسان گمشده در مدرنیته، برای انسانی که لا به لای ماشین ها داره جون میدهچه دغدغه ای قشنگ تر از عشق؟میخوام از عشق بنویسمبه زن میرسم....
یک زن که میخندد هوا یعنی که مطلوبست از رعد و برق کوچک قلبش چه می دانی؟ دلگیر باشد ساکت و سرد است این دنیا از عمق چشمانش هوا را خوب می خوانی؟...
غیر از همین یه شب که به من فکر مى کنىواسه من این اتاق مث انفرادیهاما همین یه شام یه دنیا غنیمتهواسه زنى که توى جهانت زیادیهغیر از همین یه شب که به من فکر مى کنىجایى توو این جهان مث این تخت سرد نیستمثل تمومِ تازه عروساى بى کسمخوابم نمى بره توو اتاقى که مرد نیستقد همین سکوت پرم از نگفته هاباور نکن سکوتمو هرچند ساکتمجز روو لبات اسمى ازم نیست اما بازمثل شناسنامه ى تو رازدارتمسهمم از این اتاق فقط حس غربتهبا اینکه با کلی...
شب منمآن زن سیاه پوشُبه عزا نشسته ی عشقشبهای جوانی ام. (فروغ گودرزی)...
خانه زیبا می شود با روی زنمی کشد دلمرده گی را بوی زن زن بهاری سبز از آرامش استشعرها می بارد از گیسوی زن خستگی با زن به پایان می رسدخنده ای باشد اگر جادوی زن عشق را فرمانروایی می کندشد خدا از اولش الگوی زن با عطوفت انس دارد دامنشعشق گاهی می شود زانوی زن مهرِ زن مانند محرابی ست کهشست باید روح را در جوی زن زندگی سیبی ست سرخ از دلخوشیمی بُرد این سیب را چاقوی زن▫️شاعر: سیامک عشقعلی...
از هرده خانومی که به مرکز مشاوره مراجعه می کنندنه نفر دچار غمباد و بغض ِ درونی هستند... و اگر کمی سربه سرشون بذارید چشم هاشون پر از اشک می شود!از هر ده خانوم، هفت نفر عصبانی هستند و آماده ی پرخاشگری!از هر ده خانوم، پنج نفر عفونت ِ ناحیه لگنی / مجاری اداری دارند!از هر ده خانوم، سه نفر کیست ِ تخمدان، رحم یا سینه دارند!غمباد...غم هایی ست که روی هم انباشته می شود! بادی در بدن بوجود می آورد که از نظر طب چینی می تواند چرخه ی انرژی ِ بدن ...
چهره ی زن ها آینهٔ تمام قدِ مَردِ زندگی ِشان استیک زن هر دوستت دارمی را که نمی شنودیک خطِ کوچک می شود زیر چشمانش و هر قدر معشوقه اش دل آزرده ترش می کندپرنده های آسمانِ پیشانی اشبیشتر و بیشتر می شودزن هایی که در اوج میانسالیهنوز هم زیبایندزاده ی دستِ مردانِ ماهرِ صورتگری اندکه بهترین اثرِ هنریِ عمرشان رابا "عشق" آفریده اندو بالعکسزن هایی که زیبایی اشاندر اوجِ جوانی یکباره ناپدید می شود یک اثرِ هنریِ ناکام؛ زاده ...
خواستم پهن کنم بستری از گل مادرزیرِ پای تو که خود بهتری از گل مادرعاشقِ سایه ی افتاده به خاکت هستمسایبان است که می گستری از گل مادرمی نویسم غزل از جنسِ نگاهت هرروزمی کنم پیشکشت دفتری از گل مادراینقَدر با ادبیات کلنجار مروصرف کردم شده ای مصدری از گل مادرمثلِ پروانه به گِردِ تو فقط می چرخمتو که داری به سرت مَعجری از گل مادرتا بهاران به سرت تاج طلا بگذارددور تو حلقه زده لشکری از گل مادرچقَدَر چادرِ گلدار به تو می ...
زن میشوم زمین و زمان سجده میکندابلیس در برابرمان سجده میکندزن میشوم که عشق بورزم بدون عشقبر گونه هام اشک روان سجده میکندخواندم دوباره سوره ی مریم به گوش نورخواندم و اقراء اقراء زمان سجده میکندنام تو را که میبرم انگار در دلمسجاده پهن کرده جهان سجده میکنددر من وضو بگیر که تطهیر دل کنیدر من وضو بگیر که جان سجده میکنداین شعر را به گوش هر آنکسکه منکر استبا لحن دخترانه بخوان سجده میکند...
از شاهکار خویش خبر داشت آفرید از مهر و ناز هر چه که سر داشت آفرید با عشق همطراز شود تا مقام زن او عاشقانه هر چه هنر داشت آفرید...
هیچ زنی را به جهنم نمی برند زیبایی .. .عشق ...زندگی ...که جایش در جهنم نیست ...پشت پلک هر زنی بهشتی نامرئی مخفی شده برای مردی نامعلوم...زنان با یک چشم به هم زدنشان ...جهنم را به هرج و مرج میکشانند ...فرشته های عذاب ...مذاب های آهن ...سرب های داغ ...دریاچه ی های شراب میشوند …بهشت خدا تعطیل خواهد شد …حوریان ...باغ های انگور ...روی دستش باد خواهد کرد ...نه ...خدا هیچ زنی را به جهنم نمیفرستد…...
کسی چه می داندشاید همین لحظه زنیبرای مرد سیاستمدارش می رقصدیا پیانو می زند و آواز می خواندوجلوی جنگ جهانی بعدی را می گیردکسی چه می داندشاید تنها شرط معشوقه ی هیتلربه خاک وخون کشیدن دنیا بودکسی سر از کار زن ها در نمی آوردبا سکوت شان شعر می خوانندبالب هایشان قطعنامه صادر می کنندباموهایشان جنگ می طلبند , باچشم هایشان صلحکسی چه می داندشاید آخرین بازمانده ی دنیا زنی باشدکه با شیطان تانگو می رقصد ......
تو در حوالی قلب من آفریده شدیفرشته ای که به شکل زن آفریده شدیبه آسمانِ سیاهم ستاره پاشیدیشبیه معجزه ای روشن آفریده شدیخراب، مثلِ طبس بودم از هجومِ بلا به باغ زندگیم، گلشن آفریده شدیتنم ز عطر نفسهای تو معطر شدپر از شمیم خوش سوسن آفریده شدیخدا بخاطر این مرحبا به خود گفتهکه بینِ آدمیان، اَحسن آفریده شدیتمامِ زندگی من فدای آغازی...که تو به نیتِ جفت من آفریده شدی...
مرد ، بسیاری از هنر نمایی ها و شجاعت ها و دلاوری ها و نبوغ ها و شخصیت های خود را مدیون زن و خود داری های ظریفانه زن، مدیون حیا و عفاف زن می داند. زن همیشه مرد را ساخته و مرد اجتماع را، آنگاه که حیا و عفاف و خودداری زن از میان برود و زن بخواهد در نقش زن ظاهر شود، اول به زن مهر باطله می خورد و بعد مرد مردانگی خود را فراموش می کند و سپس اجتماع منهدم می گردد....
زیور شیبانی:و عمر احساسات یک زن ؛ذره ذره با هر کوتاه امدنیکوتاه می شود......
من زنم، زن....به نام عشق،عشقی که معجزه استو من در واقع همان معجزه اممن گرانبهاترین معجزه خداوندی هستمکه زیبایی را در وجود منتمام کرده استمن زنم،زن....که برای داشتنم باید به بهار سبز سلام کنیزیر باران اردیبهشت راه برویبه ساحل آرام نگاه کنیو یک دسته گل نرگس هدیه بگیریزیر پایم شبنم وار سجده کنیو هزارهزار پروانه به موهایم سنجاق بزنیآخر من زنم،زن....من یک نشانه امنشانه یک عشقعشقی برتر از خورشیدو هزار بار زیباتر از مهت...
در شراب و شعر و شب، غرقِ شکفتن می شوی!عشق می افتد به سجده، تا تو یک «زن» می شود!شاعر: سیامک عشقعلی...
زنمقائده ام دردپیکرم منحنی عصیاندامنم بوی داغ خاگینهو چشمانم پررشکبه نیم خند رهاییمن اینجایمبلندشوخاموش کن چراغ های قرمز رابه دنیای من بیابه هوای نرم اعتدالتنها بیابگذار بمانند پشت درپندارهای پوک...
اگه زنی لاک قرمز نمیزنه و کفش پاشنه بلند نمی پوشه، موهاشو همیشه با کش میبنده و آزاد رها نمی کنه ،اگه خونه اش همیشه برق میزنه و خودش رو غرق کارهای خونه کرده، اگر همیشه از همه چی رضایت داره و اعتراضی نمی کنه ، اگر دیگه با صدای بلند گریه نمی کنه، اگر در خلوتش آواز نمی خونه ، شک نکن مردی کنارشه که حس زنانگیش رو کشته؛ نتونسته انقدری مرد باشه که زنش کنارش احساس زن بودن کنه ...تلخه اما واقعیت داره ......
مردها وقتی عاشق می شوند به دنیا می آیندو زن ها عاشق که می شوند...می میرند :) !!!ویسلاوا شیمبورسکا✍🏻...
من یک زن هستم !وقتی وارد دهه چهارم زندگی خود شدم و سی سالگی را چشیدم متوجه شدم آنقدر پخته و آبدیده شده ام که حتی می توانم به جوانتر از خودم کمک کنم یا پندهایم این بار برای بزرگتر از خودم نیز مفید خواهد بود . پندهایی که حاصل تجربه ای از زندگی سختم بود.و این با تجربه بودن, و این فهیم بودن یعنی زن بودن . زن بودن یعنی آهسته گریه کردن ولی به کار خود ادامه دادن زن بودن یعنی فداکاری کردن , بخشیدن گناهان بزرگ دیگران , جبران کردن , خود بودن ,خود ر...
در دنیایى که زنهایش پا به پاى مردها کار مى کنند مردهایش باید یاد بگیرند خستگى را با چاى از تن همسرشان درآورند. در دنیایى که زنهایش با مفهوم چک و قسط و وام عجین شده اند، شرم دارد مردهایش با دستور قورمه سبزى و ته دیگ ماکارونى بیگانه باشند. من براى فرزندم همسرى قدرتمند آرزو میکنم . زنى که تمام لذتش در خرید خلاصه نشود. زنى که سیاست را بفهمد، شعر ببافد، کتاب بخواند و از دنیاى اطرافش بى خبر نباشد.براى انکه پسرم شایسته چنان زنى باشد باید یاد بگیرد چاى...
در درون هر زن ،زنی دیگر وجود داردکه هیچ کس او را نمی شناسدهنگام شکسته شدن بیدار می شودو وقتی مطمئن شد که هیچ کس در این دنیابا او نخواهد بود،ناگهان قوی تر می شود .....
من معتقدم، زنها باید دیوانه باشند که فکر میکنند با مردها مساوى هستند.همیشه خیلی بالاتر بوده اند;هر چیزى را به یک زن بدهى آن را به بهترین مبدل میسازد.اگر به او یک محل اقامت بدهى، او آنجا را به یک خانه تبدیل میکند.اگر به او ماده اى غذائی بدهى، او به تو یک وعده غذائی میدهد.اگر به او لبخند بدهى، او قلبش را به تو میدهد.زنها هدیه هایی را که دریافت میکنند، چندین برابر و بهترینش میکنند....
در من زنی ست خیاط ...که دلتنگی را می دوزد...با بغض به اشڪ...در من زنی ست بافنده...که می بافد در خیال خویش...امید را به آرزو...در من زنی ست آشپز!که حواسش هست ترخون غذاچشمت را تر نڪند ...و دلت را خون!و در من زنی ست عاشق...که دوست داشتن را هجی می ڪند...میان هر نفس...اما...تو هیچ یک از این زن ها را دوست نداشتی!...
مرد گفت:اگر به این گل نگاه کنی؟زن نگاه کرد،گل آتش گرفتمرد گفت:اگر به این نسیم گوش کنی؟زن گوش کرد،نسیم دیوانه شدمرد گفت:اگرلبخند بزنی،زن لبخند زد. جهان محوشد...
باور کن مرا... این منم زنی که وجودش آفرینش استزنی که قبل از هر چیز یک انسان استانسانی که حق زیستن داردرعناابراهیمی فرد(رعناابرا)...
هر زن هر چقدر هم که قدرتمند باشدخوشبختی اش رابا دو مرد تعریف میکند..!اول پدر ❤️که الفبای امنیت و عشق را به او می آموزد✨و دوم یاری که تمام دوست داشتنش رااز آغوش همه ی زنان برمیدارد و به پای اومی ریزد 🌟...
این روزها که آراممخود را به دست باد می سپارمو گوش فرا میدهممی خواهم بدانم چه میگوید این سرکشِ رهاشاید این حجم از بی قراریه بادنجوای عاشقانه ی زنی باشد که در میان لمسِ عشقخاک،عشق را از او ربودو اکنون زن بی مهابا در میانِ ابرهااو را صدا می کند!...
مردها هم ناز دارند....اگر زن بودن را بلد باشیباید نازش را بکشیسرش را بگذاری روی گل های دامنتبه دلش گوش کنی...مردی که تکیه گاه توست ،گاهی نیازمند تکیه دادن است......
و عمرِ احساسات یک زنذره ذره با هر کوتاه آمدنیکوتاه میشود،،،...
زن وقتی به ترانه یِعاشقانه برمی گرددآرام می شودو ، ، ،رو به عقب می رودبلند می شودموهایش می پیچد درشعربدنبال عشق می رودو ، ، ،زنانگی اش را باصدای قلم شعر می کند....
اگر زنی در کار نباشد ، عشقی هم در کار نیست !شکسپیر و حافظ و رومئو و ژولیت و شیرین و فرهاد، وِل معطّل اند !اگه روزی زن ها بخواهند از این جا بروند، تقریباً همه ی ادبیات و سینما و هنرِ دنیا را باید با خودشان ببرند ......
یا نورزنان ؛ ذاتا شرافت مادری دارندچه کودکی را به دنیا آورده باشند ؛چه نیاورده باشند .این موجود ظریف و قوی ؛ درآن واحد ؛یک مرد ؛ درون خویش پنهان دارد ؛همچنین یک زن ؛ که خود واقعی اوست❤در مواقع لزوم از هر مرد قوی پنجه ای قوی تراستو در غیر این صورت یک زن است که احساس مادری ؛زیباترین شکل بروز آن استزن ؛ شبیه ترین فرد به خداست اگر ؛شیطان صفتان بگذارند!!! .... بگذارید زنان ؛ زن بمانند ؛بی آنکه نفس زن بودن را از آنان بگیرید .....