زیبا متن
add_circle_outline
search
menu
صفحه نخست
متن عاشقانه
متن زیبا
بیو
پیامک
متن آهنگ
ثبت نام
افزودن متن
کاربران فعال
جستجو
اپلیکیشن
درباره
پشتیبانی
جستجو
×
متن
متن آهنگ
سیامک عشقعلی
سیامک عشقعلی | شاعر، ترانهسرا، نویسنده
بی خبر هستند مردم، بی خبر
مانده در قلبم جنونی سینه سوز!
شعرهایم را به آتش می کشد
دختری که دوستش دارم هنوز...
▫️شاعر: سیامک عشقعلی...
متن سیامک عشقعلی
دشت گل آورده ای با روزهای باتو بودن
من شکفتم غنچه دادم در هوای باتو بودن
باتو باور کردم این را، زندگی گاهی چه زیباست
یادگاری شد برایم ماجرای باتو بودن!
🟩 شاعر: سیامک عشقعلی...
متن سیامک عشقعلی
چشم هایت دوباره باز کن با بوسه هام
ای دلیل خوب این دلدادگی صبحت بخیر!
من معطر می شوم با خنده هایت؛ تا ابد
سبز از گل باش، سبز از سادگی؛ صبحت بخیر!
🟩 شاعر: سیامک عشقعلی...
متن سیامک عشقعلی
گفتی بنویسمت غزل می خواهی!
غمگین شده ای و راه حل می خواهی!
بوسیدمت از بهانه ات فهمیدم
انگار فقط کمی بغل می خواهی!
🟪 شاعر: سیامک عشقعلی...
متن سیامک عشقعلی
گفتی بنویسمت غزل می خواهی!
غمگین شده و راه حل می خواهی!
بوسیدمت از بهانه ات فهمیدم
انگار فقط کمی بغل می خواهی!
🟪 شاعر: سیامک عشقعلی...
متن سیامک عشقعلی
زندگی را زندگی کن!
با عبورت، بی بهانه
تا ابد در این تکاپو
مثل رودی جاودانه،
آسمانت سبز از عشق
لحظه هایت رو به فردا
خنده باشد میزبانت
گرم باشی مثل دریا
▫️شاعر: سیامک عشقعلی...
متن سیامک عشقعلی
ای حضور دلمرده!
ای هوای افسرده!
رنگ غصه شد سالت...
رفته ها چه بی رحمند!
اشک را نمی فهمند!
مانده زخم بر بالت...
می رسد بهار از راه
بعد از این غمِ جانکاه،
خوب می شود حالت!
▫️شاعر: سیامک عشقعلی...
متن سیامک عشقعلی
بخند! زیبا شو!
طلوع فردا باش!
رها شو مثل کوه
غرورِ دریا باش!
نترس از صخره!
نترس از تردید!
بتاب بر دیروز!
برقص با خورشید!
نگو نه راهی نیست!
بگو که امکان هست!
که بعدِ هر سختی،
همیشه آسان هست
و زندگی رسمی ست
شبیهِ نقاشی
تو طرح می ...
متن سیامک عشقعلی
ما دوتا یاغی بودیم
از همون روزای بد!
غربت و بی کسی مون
مشت اول رو که زد...
ساز خریدیم زندگی
واسه ما کوک نشد!
هیچکسی به بغض ما
حتی مشکوک نشد!
خوبیش اینه که با هم
روزای خوب ندیدیم!
خیلیا مارو زدن
تا با هم قد کشیدیم!
تووی سمفونی ما
...
متن سیامک عشقعلی
جنگ قصه ی ماست در تکرار
می خوریم به اولین دیوار
دخترم! به خدا زندگی زشت است
روز خوب دروغ بود انگار...
◾شاعر: سیامک عشقعلی...
متن سیامک عشقعلی
هر روز ما را می کشد یک ترس، تشویش
گاهی نبود آب، گاهی هم گرانی!
بی زندگی هر روز درگیریم با مرگ
هر روزمان شد یک بلای ناگهانی!
◾ شاعر: سیامک عشقعلی...
متن سیامک عشقعلی
از حال دلم کاش خبر داشته بودی،
ای بی خبر از من که قرار دگرانی!
هرچند نشد باتو بچینم غزل از عشق
باز از تو نوشتم که نبینی و نخوانی...
▫️شاعر: سیامک عشقعلی...
متن سیامک عشقعلی
اگر بر روی لب، لبخندها دارم
غمی ناجور در این بندها دارم
من عمری شب به شب از کوه می آیم
من از تکرار یک اندوه می آیم
تو از من شعر می بینی غمم را نه!
غزل ها را تو می چینی غمم را نه!
من آن گورم که غم دارد و در ظاهر
کسی چیزی نمی داند از این شاعر...
متن سیامک عشقعلی
دلت هرجا هوامو داشت برگرد!
من این عشقو بدونِ تو نمی خوام!
به جز آغوش گرمت هرچی باشه/
توو این دنیا به جون تو نمی خوام!
▪️سیامک عشقعلی...
متن سیامک عشقعلی
نه!
این بهار هم آبستن هیچ لبخندی نبود!
قبل از اینکه دست هایم در آغوشم یخ بزند،
مرا دوست بدار!
شاید شکفتم!
▫️سیامک عشقعلی...
متن سیامک عشقعلی
مرا به سرو تشبیه نکن!
وقتی دهانم بوی گل های یاس می دهد در پاییز!
من رود نیستم!
آسمان هم نبود م!
من سرگردان ترین واژه ام؛
در کتابی که هیچ کس آن را نخوانده!
▫️سیامک عشقعلی...
متن سیامک عشقعلی
خانم! حرفی هست می خواهم بگویم
من... راستش... این روزها بی تاب هستم
از دور هم گاهی که می بینم شما را
می لرزد از یک شرم شیرین قلب و دستم
شاید جسارت می کنم اما عجیب است
هی... چندباری خوابتان را دیده ام من
با اسمتان شعری نوشتم تا بخوانید
چون ا...
متن سیامک عشقعلی
بگذار بنوشم تب چشمِ عسلت را
یک لحظه بپوشم گل خوشبو! بغلت را
از هرچه که زیباست به قدری به تو دادند
پیدا نکند هیچکس اینجا بدلت را
▫️شاعر: سیامک عشقعلی...
متن سیامک عشقعلی
با پنجره ها بخوان سرود از تبِ رود
خورشید شو! عاشقانه لبخند بزن!
غم می رود از حوالی ما، به خدا!
بی علت و بی بهانه، لبخند بزن!
▫️شاعر: سیامک عشقعلی...
متن سیامک عشقعلی
آیینه می رقصید با اعجازِ نازت
در من تمنا غنچه ای زد سارقم کرد!
دیدی مرا یک لحظه، چشمم را گرفتم
زیبایی ات بی رحم بود و عاشقم کرد
▫️شاعر: سیامک عشقعلی...
متن سیامک عشقعلی
صبح شد! یک بار دیگر زندگی
بار دیگر لحظه هایی سبز تر
مردمی عاشق تر از یک دشت گل
در کنار هم، صفایی سبز تر!
صبح شد! لبخند می آید به بار
آسمان بوسیدنی تر می شود
سادگی با نور می رقصد و عشق
با تو، با من، دیدنی تر می شود
▫️شاعر: سیامک عشقعلی...
متن سیامک عشقعلی
عاشقم! تازه ترین سرخیِ گیلاس منم!
مثل هر شیشه ی باران زده، حساس منم!
عطر پیراهن من مانده در آغوش زنی
او که در دشتِ خیالات تو شد یاس منم!
خاک پای تو شدن قصه ی هر شعر کسی ست
زیر این خاک ببینی اگر الماس منم!
باز می بویمت ای غصه ی زیبا که ...
متن سیامک عشقعلی
آمدی مرحم شوی، بدتر شدم
من تو را در شعرها فهمیدمت!
مانده روی شانه هایم عطر تو
مثل گل بودی اگر می چیدمت...
گاه گاه از خاطرم رد می شوی
بار آخر وای من تا دیدمت...
دست هایت را کسی جز من گرفت
غیرتم شد ابرِ غم، باریدمت...
یادم آمد رفت...
متن سیامک عشقعلی
آره من جادوگر شعرای عاشقانه م و
همه ی مدعی هارو پشت سر جا می ذارم!
شعر من به قلب هرکسی نشسته جز تو
واسه ی همینه هیچوقت شعرامو دوست ندارم!
▫️شاعر: سیامک عشقعلی...
متن سیامک عشقعلی
پسری که تورو با تموم قلبش می خواست
اونی که به چشم هرکسی به جز تو زیباست!
غرور گرگ داره! کوه غصه توو دلش!
اونی که همه میگن وجودش دریاست!
اونی که توو خیابونای شهر مرد شده
عشق تو چرا براش مثل یه کهنه درد شده؟
اونی که به پای تو پیر شده احساسش!
...
متن سیامک عشقعلی
لیلا! برای دست هایت یاس چیدم
یک روسری با رنگ دلخواهت خریدم
می خواستم شعری برایت گفته باشم
اما نشد! انگار نقاشی کشیدم
دلگیر از دنیا نباشی مهربانم!
دیشب دوباره خواب دیدم... خواب دیدم...
لیلا! خودت خوبی؟ بگو از حال کوچه
با این خیابان ها ...
متن سیامک عشقعلی
زندگی دردی ست شاید نیست درمانش هنوز
در شروعش مانده ام با فکر پایانش هنوز
سخت شد هرلحظه اش هرروز، هرجا، در دلم
حسرتی دارم من از یک ذره آسانش هنوز
قصه را غمگین نوشت از اولش شاید خدا
هرکسی زخمی به دل دارد و بر جانش هنوز
آب را از خون گرف...
متن سیامک عشقعلی
غم چشمان تو را می شنوم
که در آن غربت شب می شکنی
پرم از ضجه ی این شهر، بگو
نکند باز تو دلتنگِ منی؟
▫️شاعر: سیامک عشقعلی...
متن سیامک عشقعلی
مثل یک سکوت در شبی شلوغ می مانی
مثل درد، بغض، گریه، بی دروغ می مانی
دختری که دید اشک های دفترت را گفت:
مثل شعرهای مادرم فروغ می مانی...
▫️شاعر: سیامک عشقعلی...
متن سیامک عشقعلی
شده در کوچه ی باران زده آشوب شوی؟!
به صلیب غم یک خاطره مصلوب شوی؟
شده با یاد کسی در تب و شب گریه کنی؟
و نبینند و بخندی و خودت خوب شوی؟!
و چه تلخ است که با ابر و غزل بغض کنی
بزند رعدِ جنون، سنگ شوی! چوب شوی!
شده عاشق بشوی؟ گل بخری! ذوق ...
متن سیامک عشقعلی
ادامه