گر ز آمدنت خبر بیارند من جان بدهم به مژدگانی
هر شب طوری گم میشوم در خیالت ... که برای پیدا " نشدنم " مژدگانی میدهم ...
اب میشود/برف/تا دامنههای خانه هم اگر ببارد/دوباره/بنفشههای کنارِپرچین/امدن بهار را/ مژدگانی میدهند.