"بی زمزم نگاه" بی زمزمِ نگاهِ تو ای یار چه کنم؟ بی نورِ دعا، بی بهار چه کنم؟ چشمم به ستارهست، ولی بی تو شبم در خوابِ بدونِ قرار چه کنم؟ هر لحظه به یادِ تو نفس میکشم بی عطرِ حضورِ تو، ای یار چه کنم؟
قلبم فقط به عشق تو می تپه و تا لحظه ای که نفس می کشم عاشقت هستم و با تمام وجود دوستت دارم عاشقانه میپرستمت ابدی من