یکشنبه , ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
بی تو دستهای زینب زنجیر میشودتو اگر نباشی دشمن شیر میشودای چشمت از مشک ات پریشان تربرخیز که دارد بخدا دیر می شودزل زده ام به راه تو بدون پلکبی تو دل از همه دنیا سیر می شودرفتی و بی تو من حرم را چه کنمچه بد جور بی پناهی تفسیر می شودای پشت و پناه بی تو کمر را چکنمنبود تو با هلهله تفسیر میشودتیر سه شعبه بوسه بر چشم تو زدکابوس رقیه بود که تعبیر می شود...
از راه،فراز آمده با هلهله اسفندوقت است که از نو بسرایم غزلی چنداسفند فراز آمده تا مشعلی از شعردر سینه افسرده ام از نو بفروزد...
من و تو می دانیمزندگی آغازی است که به پایان راهی استزندگی آمدن و بودن و جاری شدن استزندگی رفتن خاموش به یک تنهایی استمن و تو می دانیمزندگی آمدن استزندگی بودن و جاری شدن استزندگی رفتن و از بودن خود دور شدن استزندگی شیرین استزندگی نورانی استزندگی هلهله و مستی و شورزندگی این همه است......
زمین را بیارایید و ثانیه ها را در عطر شکوفه های عشق بپیچیدهلهله کنید و پای بکوبید که اینک، یازدهمین فصل کتاب شیعهبا دست های سبز مردی از تبار ملکوت ، ورق می خوردولادت امام حسن عسکری(ع) مبارک باد . . ....