شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
هرشب خیالت که می آیدجوانه میزنمسبز میشوم...
در پاییزی ترین حالت ممکن جوانه خواهم زد اگر حال دلم را به دست خوش لبخندها بسپارم...
با صدای گریه ی ابرهاجوانه ی اندوه زدخاطرات خیس خورده ای...
هر چه تبر زدی مرا زخم نشد جوانه شد...