متن جوانه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات جوانه
خواست بهار را بفهمد، جوانه زد...!
آریا ابراهیمی
چه لذتی داشت بهار
اگر عشق با دست هایش
گره دوری مان را باز می کرد
تو از جاده ی انتظار می رسیدی
و پر مهرتر از باران
بر من می باریدی
بذر دوست داشتنت
در باغچه ی سبز دلم
جوانه می زد
و آنگاه شکوفه های بوسه ام
بر...
بگو چگونه شکوفا نشوم ؟
مجاور فوکو و تودورف
که رخنه کرده ای در زاویه دیدشان
و به اعجاز می کشانی انگشت های جهان را
دست پروده ی گدام درخت تناوری؟
که جوانه را خوب می فهمی
مریم گمار
در امتداد صفر عاشقی
اندوه نداشتنت
در من جوانه می زند
ای کاش آمدنت
همچون خواب همیشگی
تعبیر می شد
تا دلتنگی هایی
که در قلبم ریشه کرده اند
به چشم هایت
گره می خورد
مجید رفیع زاد
یک تو برایم کافی است
تا که دست هایم
سرمای هیچ زمستانی را
حس نکنند
و هیچ برفی
باغچه ی کوچک احساس قلبم را
سفیدپوش نکند
یک تو از همه ی دنیا
برایم کافی است
برای جوانه زدن
در بهاری که در پیش است
مجید رفیع زاد
در نگاهم هزار سروده می خوانی
در صدایت هزار نغمه می بینم
در کویری که دشت خشکی خالیست
بر لبان تو من هزار جوانه می بینم
ولی من همون جوونه ای بودم که تو صدات شکوفه داد🌿❤️
از ابرها باریدیو سیل شدی و این ویرانه را ویرانه تر کردی و رفتی ، جای تو دریاست میدانم خاصیت تو آمدن و رفتن است . بعد تو اما جوانه ها در این ویرانه سر بر آوردند ، و به من زندگی بخشیدند . و من باز منتظر می ماننم...
انصاف نیست
جوانه ها ...
در سرزمین سیمانی بخوابند
آنها معصوم اند
معصومانه پناهشان دهیم
تا شب را احساس نکنند
تا ندانند
در امتداد شب...
شبی بی پایان نشسته است
رعنا ابراهیمی فرد (رعناابرا)