کاش پیدا بشوی، سخت تو را محتاجم...
کاشکی محکوم اغوشت شوم شاید که تو باورت گردد که من زندانی چشم توام ....
بیا و با تابش ماه نگاهت شب هایم را از تاریکی رها کن و جانم را... به نور نگاهت پیوند بزن.
ما را هنر چشم تو عاشق بنمود..
شب زیباترین ترانه می شود، وقتی .. آغوشت را به من میسپاری، و مرا در بستر گرم آغوشت می فشاری...!
و در معراج آغوشت پر از حال خوشایندم.. .