جمعه , ۲ آذر ۱۴۰۳
ستاره ای که از اسمان / می افتد / تسلیم سیاهی ی / شب میشود /...
دیکتاتور آغوش توستکه هربار مرا تسلیم میکند...
زنگ خونه رو زدم، بابام از پشت آیفون میگه: تنهایی؟میگم: نه! خونه محاصره است. بهتره تسلیم شیم بابا!هیچی دیگه نمیزاره برم خونه حداقل...
من چو سرداری که تنها مانده در میدان جنگدر مصافم با زنی زیبا که تسلیمم نشد...