متن
add_circle_outline
search
menu
صفحه نخست
متن عاشقانه
متن زیبا
بیو
پیامک
متن آهنگ
ثبت نام
افزودن متن
کاربران فعال
جستجو
اپلیکیشن
درباره
پشتیبانی
جستجو
×
متن
متن آهنگ
متن سیاهی
زیبا متن : مرجع متن های زیبا
جملات سیاهی
جمله سیاهی
و من آهسته آهسته
آرام آرام
در لحظه ای که فکرش را هم نمیکردم
با نیم نگاه تو
با موهای پریشانت
و خنده های ریزت
از این رو به آن رو شدم
بله
من از دوباره متولد شدم
کجا بودی
کجا بودی؟
زندگیم
که این همه من ،سیاهی دیدم...
✍مهدیه باریکانی...
متن مهدیه باریکانی
ارسال شده توسط
دل نوشته های دختر تابستان
متن عاشقی
متن سیاهی
متن تو
متن دوست داشتن
"ماه"
همیشه ماه رو دوست داشتم، انگار بهم ثابت می کرد که وسط اون همه سیاهی و ظلمات شب که خدا سفره ی سیاه پهن میکنه تو آسمون؛
بازم یه امیدی و یه نوری هست که همه جا به تاریکی محض تبدیل نشه.
هر باری که ناامید میشم،منتظر می مونم تا شب شه تا به ماه خیره بشم و هر چی انرژی منفی تو وجودم هست رو بسپرم به اون تاریکی آسمون و هر چی حال خوب هست از ماه بگیرم...
ماه از نظر من یه تیکه نوره که شب ها هر جا بری باهاته...یادمه زمانی که بچه بودیم، زمانی ...
متن زهرا عوبادی
متن ماه
متن آسمون
متن انرژی مثبت
متن نور
متن امید
متن امیدواری
متن حال خوب
بعد از تو
زمین ب چرخشش ادامه داد
آسمان ب شب و روزش
فصل ها ب تغییرشان
اما حال من همانگونه ساکن
در سیاهی شب و
در سرمای زمستان باقی ماند!-...
متن غمگین
ارسال شده توسط
فاطمه کرمی متن
متن آسمان
متن زمستان
متن سیاهی
متن چرخش
متن شب
بیا ای روشن، ای روشن تر از لبخند
شبم را روز کن در زیر سرپوش سیاهی ها...
متن شعر
متن مهدی اخوان ثالث ️️️
متن روشن
متن لبخند
متن سیاهی
خونه همش تاریکه؟!
چون من دوس دارم درخشش
چشماتو تو سیاهی ببینم :)
رمان بدجنس ترین خوب من
ریحانه غلامی (banafffsh)...
متن ریحانه غلامی
ارسال شده توسط
(banafffsh) Reyhaneh Gholami
متن دیالوگ های ماندگار
متن چشمات
متن سیاهی
ای زندان نا امن تاریخ!
ای به بند کشیده شده...!
ای که در تو تسلسلِ قرن ها سکوت خسبیده است؛
ای که تنها رنگ رخسارت سیاهی است و سراسر غم و اندوه و ریا...!
تو را با ما چه خواهد شد...؟
ما را با تو چه تدبیری است؟
ای که تنها ثمره ات از بودن نا امنی است؛
چهره ی سرنوشت خود را مقابل آئینه ی شرمگون و غبار گرفته ی تو قرار می دهم...
چقدر رنگ تیرگی ات را در رخسارم هویدا می بینم... نمی دانم؛
شرف و حیاتم به شدت ضربه خورده، بیماری لا علاجی گرفته ام؛
روزه...
متن سکوت
ارسال شده توسط
خوش بین
متن مرگبار
متن اندوه
متن سیاهی
ستاره ای که از اسمان / می افتد / تسلیم سیاهی ی / شب میشود /...
متن ناصر وحدتی
متن ستاره
متن آسمان
متن سیاهی
متن تسلیم
متن شب
ثانیه ها نبودت را فریاد می زنند...! چیزی در درونم می پیچد و می پیچد و می پیچد!!!
مایه سیاهی به دیوار می پاچد وجودم از چشمانم بیرون می ریزد نفسم به شماره می افتد به قفسه سینم چنگ میزنم باید بیای بیرون باااید!!!
سرم را که می چرخانم همه جا اسم توست به بند بند وجودم گره خورده ای جیغ میکشم مغزم می ترکد دود همه جارا بر می دارد قلبم نامت را به خون می کشد چشمانم سیاهی می رود و دنیا به پایان می رسد...!
یلدا حقوردی...
متن یلدا حقوردی
ارسال شده توسط
yalda_haghverdi
متن سیاهی
متن اسم تو
مسافرِ دی
چمدان برفی اش را
روی آخرین پلّه ی پاییز باز می کند
پای سرما به شهر باز می شود ،
وَ من راه می افتم
که دلم را برای زندگی ، گرم کنم...!
خوب می دانم
از پس تمام سیاهی ها
رو سفید بیرون می آیم...!...
متن مینا آقازاده
متن رو سفید
متن سیاهی
متن زندگی
متن پاییز
متن سرما
سرخی به انار بازگشت
سیاهی به شب
نارون ها سبز شدند
و دریاها آبی
یک زن رو به آینه ایستاد
و جهان را با رنگ
آشتی داد .....
متن مرتضی فتحی
متن انار
متن آینه
متن رنگ
متن آشتی
متن سرخی
متن سیاهی
متن نارون
این روزها که جهان لبریز از سیاهی ها شده است و
به هر سو که میرویم غم از سروکولمان بالا میرود
دلم یک برف سنگین می خواهد...
از همان هایی که روزهای مدرسه میبارید و از خوشی تمام مسیر را این پا و آن پا می دویدیم.
ببارد و تعطیل کند تمام سختی ها را...
برای چندثانیه هم که شده غصه ی چیزی را نخوریم و در سردر دنیا بنویسیم:
" تا اطلاع ثانوی دیگر خبری از ناامیدی نیست"
و صبح که بیدار میشویم خبر اعلام کند:
" از دیشب موج سنگین غم از کشور خا...
متن دلنوشته
متن زینب قشقایی
متن برف
متن سیاهی
متن آدم برفی
متن دی ماه
متن شادی
امان از روزی که از الوان روزگارسیاه قسمت کسی شود.
سیاهی روزگار غم برمی آورد و غم هم که خانه خراب،مأمنی ندارد جز قلب.می زند بر قلب و در خفایای سرخش آنقدر مویه سر می دهد که قلب طاقت نیاورد و اشک غم را سوار بر دوش دم،روانه ی کل وجود کند.آنوقت است که تمام تن پر می شود از سیاهی روزگار و دوده ی قلبی که از جولان غم در بحبوبه ی پیکرش تا مرز خاکستر سوخته.
کسی چه می داند؟شاید قسمت چای هم از روزگار همان سیاهی بوده و بس.
سیاهی روزگاری که به جان سبزش زده و...
متن طاهره عباسی نژاد
ارسال شده توسط
طاهره عباسی نژاد
متن نویسنده ی رمان در تبلور اشک هایم
متن تکست غمگین
متن متن طاهره عباسی نژاد
متن تلخی ها
متن سیاهی
متن تلخی
متن تنهایی
در تاریکی سو سوی چراغی را که میبینیم
هو هوی بادی را که میشنوم
به ترس از نبود تو می اندیشم
و آنگاه که هرم نگاهت به خاطرم میاد
یا گرمای دستانت لابلای انگشتانم حس میشود
میفمم که هیچ تاریکی و سیاهی من را ناامید نمیکند
مگر سیاهی چشمانت که به دیگری خیره شده باشی . . ....
متن نوید کاوه
متن تاریکی
متن باد
متن ترس
متن سیاهی
متن چشمانت
شنل می کشد بر سر من سیاهی
تو در شام تنهایی من چه ماهی
منم مرده ی عطر گیسوی نازت
شد آشفته زلفت، بمیرم الهی
تو مانند ایوان به هنگام باران
سراپا امیدی، سراپا پناهی
سرِ خویش بگذار بر سینه من
که گرم و شتابنده مانند آهی
بگو هرچه خواهی برایت بیارم
به شرطی که جز عشق چیزی نخواهی...
متن عمران صلاحی
متن شنل
متن سیاهی
متن باران
متن عشق
متن امید
موقع رفتن
چشمانش را تقسیم کرد ؛
سیاهی اش به روزگارِ من رسید ،
آرامشش به دیگری!...
متن عرفان محمودیان
متن چشمانش
متن سیاهی
متن آرامش
من یقین دارم
در پس هر سیاهی
خورشبد پیدا میشود
کافی است تو موهایت
را از چهره کنار بزنی...
متن فریبا الف
متن سیاهی
متن خورشبد
متن موهایت
متن یقین
متن عاشقانه
به دیدارم بیا هر شب، در این تنهایی تنها و تاریک خدا مانند
دلم تنگ است
بیا ای روشن، ای روشن تر از لبخند
شبم را روز کن در زیر سرپوش سیاهی ها
دلم تنگ است......
متن شعر
متن اخوان ثالث
متن دیدار
متن تنهایی
متن دلم تنگ است
متن روشن تر از لبخند
متن سیاهی
بنگر عزیز من ؛
برای شیرین کامگی
فقط یک چرخش اندیشه
کافیست.
تا سیاهی، تا گزند زنبور گزیدگی
بیرنگ شود پشت طلوع یک موم تازه
موم خیال، موم یاد، موم اندیشه های محال
که لحظه های نامراد زیستن عمیق
پله ی صعود است
تا آفتاب
تا بهار
تا عتیق....
متن شعر
متن علیرضا قاسمی
متن آفتاب
متن بهار
متن عتیق
متن عزیز من
متن چرخش اندیشه
متن شیرین کامگی
درفال غریبانهٔ خود گشتم و دیدم
جز خط سیاهی، ته فنجان خبری نیست......
متن شعر
متن امید صباغ نو
متن فال
متن غریبانه
متن سیاهی
متن خبری نیست
امید از سیاهی شب نور می تَند
تنها خداست دلخوشی آس و پاس ها...
متن شعر
متن رسول رشیدی
متن امید
متن سیاهی
متن نور
متن خدا
متن آس و پاس
متن دلخوشی
گاهی وقتها فکر میکنم شاید اینم یکی از اون کابوسهای تلخ شبانه هستش،وقتی چشهارو از لابلای مژه های که امواج طلایی خورشید بهش تابیدن و باز میکنی، میبینی ،خدا رو شکر یه خواب تلخ و سیاه بوده،انوقت میگی خدا رو شکر،زندگی جریان داره،منم سیال این راه سپید،خدایا این کابوسهای تلخو،ازمون دور کن،بتاب گرمای وجودت را از ورای این همه سیاهی...
متن دعا
متن کابوسهای تلخ
متن راه سپید
متن سیاهی
به دلتان چوب بزنید که ببینید
از کجایش خاک بلند میشود!
واژگونش کنید تا ببینید
چطور می افتند آن دسته از
بی ثبات هایی که جا خوش کردند
بشوییدش که ببینید
چقدْر سیاهی روان میشود،
ادم هایش را جابجا کنید تا ببینید
زیر سرشان چه پنهان شده
خالی کنید بی مصرف هایِ بلا استفاده ای
را که سالهاست که قلبتان را اِشغال کردند
شما در خانه تانُ
قلبتان در شما زندگی میکند!
باور کنید تکاندن دلهایتان
واجب از از خانه هایتان است.
...
متن اسفند
متن دلتکانی
متن دلنوشته خاص اسفند
متن زندگی
متن سیاهی
دوباره یک روز روشنا، سیاهی از خانه میرود
به شعر خود رنگ میزنم، ز آبی آسمان خویش...
متن روشنا
متن عاشقانه
متن سیاهی
متن وطن
خلاصه که چشمای دلبر قشنگ ترین سیاهی سرنوشتم بود...
متن چشمای دلبر
متن عاشقانه
متن سیاهی
متن سرنوشت
متن دلبر
بگذار درسیاهی چشمانت بخوابم
شایدقرن ها بعد
ازرونق افتاد
بازارداغ این سکه ها...
متن چامک
متن سیاهی
متن چشمانت
متن قرن
متن سکه
متن رونغ
متن داغ
چشمهایت،
عاشقانهترین نامهای ست،
که خدا به زمین نوشت؛
نوشت؛که روزگارِ من بی تو...
به سیاهیِ همین مژههاست......
متن عاشقانه
متن خدا
متن زمین
متن نامه
متن سیاهی
متن مژه ها