متن آن سه روز
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات آن سه روز
صوفی آن است که در بازار و بین مردم مراقبه کند وگرنه که کسی که در درگاه می نشیند ،کاری جز این ندارد
پرسیدند در بازار و بین مردم چه مراقبه ای ممکن است
گفت قرآن را بیاورید کلمه وسط آن را پیدا کنید هر چه بود به همان عمل...
گفت :زبانتان را نمی دانم ،حتی معنی حرف هایتان را ،
و این مرا می سوزاند ...
و از آن پس فقط با قلب هایمان سخت گفتیم تا هیچ کدام نسوزیم
قلب دروازه درک و فهم است
قلب گوش و چشم و زبان دارد
ما هم را ،با قلبهایمان پیدا...
عشق پرتوی است که منبعش جای دیگری است
عشق مولود است
عشق در ایثار متولد می شود
در خواستن برای دیگری .....
نشان عشق این است که انسان را دیگر خواه می کند
اینکه ما کسی را برای خود بخواهیم نامش هر چه باشد ،عشق نیست
عشق آن است که...
اینکه به زبان بیاوری یا نه تاثیری در آنچه در قلبت می گذرد ندارد
زبان چه خاموش باشد و چه در کلام
ترجمان افکار و عواطف پنهان در درون نخواهد بود
از این روست که در محضر او ، احوال بدون بیان شنیده می شوند
و پاسخ بدون خواستن عطا...
من پیامبری را می شناسم که هرگز مبعوث نشد ،بی کتاب است اما از دستانش معجزه می ریزد
نگاهش اعجاز دارد
کلامش زنده می کند
آن پیامبر در آینه ، دعوتم می کند به خدایی ایمان بیاورم که بخشی از من تنهایش را به من بخشید تا «ما» شویم
آن...
خدا هر روز یک مشت معجزه در جیبش می ریزد و می آید و در نزدیک ترین جا به تو ملحق می شود
جایی به نزدیکی رگ گردنت
او از بس به تو نزدیک است ،در آستینت معجزه پیدا می کنی
و به پیامبری تازه مبعوث بدل می شوی با...
درون هر انسانی قاضی سختگیری نشسته که اورا به حبس ابد محکوم کرده
درون هر انسانی زندانبانی ایستاده
درون هر انسانی زندانی است با درهای همیشه باز
و ترسی که به قدمهایش فرصت حرکت نمی دهد
ترس ها اجازه تغییر نمی دهند
ترس ها را عادات ساخته اند
و عادات...
اگر می خواهی بی جنگ و
بی سلاح کسی را نابود کنی
امیدش را از او بگیر
امید آخرین سنگر هر انسان است که اگر شکسته شود بعد از آن هر چه پیش آید چون نهادن بذر در شوره زار است.
آن سه روز سولماز رضایی
خود را در محضر تو جستجو می کنم
انگار هر چه بیشتر به تو نزدیک می شوم ،جان حقیقی ام را بیشتر می شناسم
نزدیک تر بخواه من را
سینه ات را بشکاف و مرا در آن جای بده
که برای من حیاتی جز این نخواهد بود
آن سه روز...
رفتارهای متناقضی که از هر آدمی سر می زند
ریشه در جایی در اعماق وجودش دارد
نیازی که براورده نشده و حسرتی که ماندگار است
آن سه روز -سولماز رضایی
جهان بی ابتدا
و بی منتهاست
مداری دارد و مرکزی
درست آنجا که گمان می کنی نقطه ِپایان است
حرکتی دیگر آغاز می شود
پایان پیش درامد است
پایان تنها نقطه تغییر است
از حالتی به حالت دیگر
پایان مبارک است
آن سه روز-سولماز رضایی
وقتی گفت
\داغ تو دارد این دلم \
خودش را معرفی کرد اما خواست به جهان بیاموزد :
بر هر دلی داغی نقش بسته است
دل را به نام آن \داغ \ بشناسید .
\داغ \شناسنامه جان است
اعتبار دلها به داغشان است
سولماز رضایی -آن سه روز
جهان بی ابتدا
و بی منتهاست
مداری دارد و مرکزی
درست آنجا که گمان می کنی نقطه ِپایان است
حرکتی دیگر آغاز می شود
پایان پیش درامد است
پایان تنها نقطه تغییر است
از حالتی به حالت دیگر
پایان مبارک است
آن سه روز-سولماز رضایی
سرزمین انسان ،در جغرافیای عالم نیست .
او به هیچ نقطه ای روی این خاک تعلق ندارد .
سرزمینش حتی بهشت هم نیست .....
آدم تنها مشتی خاک بوده ،که از نفسی عاشقانه جان گرفته .
موطن حقیقی هر که در این عالم زندگی می کند ،نامش \سرزمین عشق \...
خدا یکی است ،کفر نمی گویم
اما همین واحد انگار در زوایای مختلفی قابل درک است
هر کسی از دریچه قلب خود به درک خداوند نائلً می شود
من عاشق خدای احمقها هستم
خدای آنها زود می بخشد ،
زود باور می کند و معجزه برایش نیازی به هیچ شرح...
رفتارهای متناقضی که از هر آدمی سر می زند
ریشه در جایی در اعماق وجودش دارد
نیازی که براورده نشده و حسرتی که ماندگار است
آن سه روز -سولماز رضایی
ترجیح می دهم خدا را مهربان تر از احکام رسالات ببینم
ساده گیر ،نزدیک و کمی بی آلایش
گفته است صدایش کنیم
اما تاکید نکرده با چه اسم و صفتی
پس من سراغ بخشهایی می روم که مهربان تر است
صفات سخت تر را می گذارم به عهده آنها که...
سماع فارغ از زمان و مکان است
حتی بی نیاز از کسی که در حلقه ایستاده و کسانی که بر گرد آن هستند
سماع خود روح دارد روحی که وابسطه به رقصنده اش نیست
این رقصنده ها نیستند که سماع می کنند
این سماع است که اجازه همراهی را به...
عشق قطب نمای خوبی است
تنها باید به آن اعتماد کرد
هر سمت که تو را می برد ،سرمنزل سلامت است
اینکه می گویند
\سرت سلامت \
یعنی هوای عشق همیشه در سرت باشد
آن سه روز -سولماز رضایی