نبودنت رغم بود و صبر برفتاد...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

نبودنت، رغم بود و صبر برفتاد
که هر جمعه، در گلو بغض خون افتاده
غروب می‌رسد و دل، غرقِ غبار فراق
هزار آه ز دلِ چشم‌نگون فتاد
زمین به یاد ظهورت چو شمع می‌سوزد
که بی‌تو، هر سحر از جان و راه فتاد
کجاست وعده‌ی دیدار؟ ای بهار حیات
که عمر بی‌تو از غم به خزان‌ فتاد
بیا که صبر، به پایان رسد ز هجرانت
که ظهور بر دعای عجل براین زبان فتاد
اللهم عجل، که جان غزه به لب رسیده
زنبودنت، مولا، حق به غم فتاد

عطیه چک نژادیان
ZibaMatn.IR
عطیه چک نژادیان
ارسال شده توسط
ارسال متن