پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
گاه وصل است و گاه هجرگاهشمارِ درد؛ از زایشگاه تا آرامگاه!شیما رحمانی...
غرضم وصل تو باشد چه تو آیی چه من آیم...
محتاج ترینم به وصال تو ولیکناین وصل همان به که ز آغاز نباشد......
ما وصل خواستیم و رقیبان فراق رانفرین سریع تر ز دعا مستجاب شد...
شبیه برگِ جدا از درخت بر کفِ باغنه وصل حال مرا خوب می کند نه فراق...
ظاهر آراستهام در هوس وصل ولیمن پریشانتر از آنم که تو میپنداری... ...
به خدا که وصل میشوی، آرامش وجودت را فرا میگیرد....
یا بفرما به سر / آیم!غرضم وصل تو باشد / چه تو آیی/ چه من آیم!...