متن تراژدی انسانی

کودک غزه…
باید هزار بار برای این مظلومیت،
برای این بغض فروخورده در گلوی کوچکت،
از شرم مرد…
باید بر هر نفسی که در این دنیای بی‌رحم،
با آسودگی بالا می‌آید،
شرم ببارد…
وقتی تو،
با تمام کودکیت، با آن قلب معصوم،
در هراس، در خاک، در خون،
از ترس...

از همان روزی که قابیل سنگ بر هابیل زد

جنگ شد کار بشر در جنگها شمشیر زد

بمب و تیر و اسلحله آمد پدید از دست او

یک طرف بمبی زد و آن دیگری با تیر زد!...

گرنیکا که کامل شد،
به چهره‌ی زنی گریان فکر کرد...
فکر کرد
فکر کرد
دارد فکر می‌کند
به چهره‌ی زنی گریان
و بومی
که خیس و خیس‌تر می‌شود...

گرنیکا
کامل شده است اما
پیکاسو
دست و پایش را گم کرده
نمی‌داند
قلم‌مویش کجاست؟!