هرگاه هوایِ جنگلِ بِکر کردی پا در خاورمیانه ی قلبم بگذار درختانی می بینی شانه به شانه ی هم ایستاده خوابیده اند با پرندگانی در دهان سراسر سفید یا شاید سراسر سرخ یا... هر چه در تاریکی ببینی «آرمان پرناک»
نه کویر باران دارد، نه خاورمیانه آرامش آریا ابراهیمی
خاورمیانه را آفرید از روی چشم های شرقی ات؛ پرآشوب، رنجور، خسته، زیبا