با توجه به اینکه کرونا حالاحالاها مهمون ماست، دیگه وقتشه که صنعت مد و فشن دست به کار بشه و انواع ماسک های پلنگی، اپل دار، دکولته، یقه اسکی، مجلسی، اسپورت، کمر کرستی، اسلیم فیت، مخمل کبریتی، گیپور، ساتن روزی و ست با لباس شب رو روانه ی بازار کنه.
اونقدری که به سیب زمینی در حال سرخ شدن حس مسئولیت پذیری دارم که نسوزه و حواسم بهش هست اگه حواسم به زندگیم بود الان یه امپراطوری تشکیل داده بودم
تازه اومده بودیم کانادا یکروزخانومم تب شدید کرده بوده و تو تخت افتاده بود که زنگ زدم ۹۱۱ گفتم: My wife is so hot. اون هم با تعجب می پرسه خوب الان کجاست؟ منم گفتم: In bed. تلفنچی گفت: So, good for you.
گفتند dress up پارتیه. بس که تو کویینزلند همه با شلوارک و تی شرت و دمپایی راه می رفتند، من گفتم آخ جون یک جا اقلا شیک و پیک می کنم. دیگه اسم پارتی روشه دیگه! هیچی دیگه خوشگل و کفش پاشنه دار و لباس آنچنانی و آرایش غلیظ! رفتم...
تازه مهاجرت کرده بودم به یک کشور خارجی ،به سوپر سر کوچه گفتم نوشابه میخواهم نداری توی یخچال. گفت چی میخواهی؟ گفتم نوشابه مشکی!! Black Drink
یه جا آدرس رو گم کرده بودم، یه ماشین پلیس پارک بود. رفتم پارک کردم و رفتم سمت ماشینش و تق تق زدم به شیشه که کمک میخوام ،پلیس هاج و واج نگاه میکرد چون اصلا این رسم نیست و خب همه پشماشون ریخته بود از کارم چون ممکنه پلیس...
تازه مهاجرت کرده بودم، مثل بقیه دوست های ایرانی ام وقتی می خواستم تو دانشگاه برم دستشویی یه بطری آب با خودم می بردم، یه بار ی ایتالیایی بهم گفته بود چرا شما ایرانی ها همتون موقع توالت رفتن تشنه تون میشه؟!
رفته بودم یه شرکتی برای اینسپکشن، یه بنده خدایی مسئول بود کلی کارای منو رفع و رجوع کرد تا عصر. اول کار که خیلی صمیمی دست دادم، موقع خدافظی من باز دست دادم، در همین حین که دستش تو دستم بود کلی تشکرم کردم ازش، رفاقتی طور هم یه دستم...
وقتی رفته بودیم آمریکا، ایرانی ها تو دانشگاه همدیگه رو می دیدیم دست می دادیم و روبوسی میکردیم علی الخصوص جنس موافق!!! بقیه همه با تعجب نگاهمون میکردن
دنبال در قابلمه میگشتم به همخونه اوزیم میگفتم «ور ایز ایتز دور» اونم با تعجب به من و در خونه نگاه میکرد که این چرا داره دنبال در می گرده!!!. در بیشتر ظروف میشه Lid در بطری ها میشه Cap
چند ماهی بود تو یک کشور خارجی زندگی میکردم و ترددم با اتوبوس بود و نمیدونستم برای اطلاع راننده که ایستگاه پیاده میشی باید اون سیمی که بالا سرته رو بکشی،من خیلی سنتی راه میوفتادم تا پشت صندلی راننده و میزدم رو شونش و میگفتم داداش ایستگاه پیاده میشم
هفته ی اول کار تو یک شرکت خارجی گزارشی که برای رییسم پرینت و منگنه کرده بودم دادم بهش بنده خدا گیج شده بود منم نمیفهمیدم دردش چیه تا بالاخره دوزاریم افتاد از راست منگنه کردم
اوایل که میرفتم سر کار یه کاری دستم بود، رئیسم بهم میگفت چطور پیش میره میگفتم not bad بعد از تعجبش فهمیدم بار این جواب منفیه بیشتر باید بگم fine ولی ذهنم فارسی رو انگلیسی میکرد هی. یه بار که یکی دیگه هم بود و همین جواب رو دادم، برگشت...
میشه شوک فرهنگی ای که یه هموطن ایجاد کرده بود ولی دامن منو گرفت رو بگم؟ همکارم اومد سر میزم: -آخر هفته تولد یه ایرانی دعوت بودم. +خوب -موقع کیک با چاقو می رقصید؟؟!!!!؟ +اوهوووم
در زبان فرانسه به شاش می گویند پی پی. تازه رسیده بودم فرانسه. رفتم آزمایشگاه یک خانم شیک یک لیوان پلاستیکی شفاف بهم داد و گفت لطفا پی پی. خب تو ذهن من از بچگی پی پی، چیز دیگری بود. تصور کنید من، لیوان شفاف پر از قضای حاجت سفت،...
اگر از روز اول میگفتند کرونا ویروس، قوای جنسی را از کار می اندازد، حتی یک نفر نه از خانه بیرون و نه مسافرت می رفت و کرونا بزودی گورشو گم میکرد... چون این مردم به دستگاه تناسلی شان بسیار بیشتر اهمیت میدهند، تا دستگاه تنفّسی شان
خدایا این شوهر آینده من داره تو قرنطینه چیکار میکنه که به فکر من نیست و دنبالم نمیاد! بابا به خودت بیا مرد دنیا داره به آخر میرسه پاشو بریم زیر یه سقف درد و دل 95 درصد دختران سرزمینم با خدا
رفتم ارتودنسی گفتم هزینه ش چقدر میشه، دکتر گفت چیزی نمیشه 12 میلیون یکی از پشمام زد رو شونه م گفت حاجی بچه ها میپرسن زشته جلو دکتر بریزیم؟!
دختره به حیف نون میگه: اگه یه شب من و تو تنها باشیم، همه جا هم تاریک باشه، هیچکس هم ما رو نبینه، تو از من چی میخوای؟ حیف نون میگه:کبریت
گوشیم زنگ خورد گفت من همونی ام که باید ازش بترسی گفتم چون یه آبانی مغروری؟ گفت نه، یه شهریوری مهربونم که ۲ تومن چکت دستشه، دهنت سرویسه
گفتم پارک دوبل یاد ی خاطره افتادم. گواهی نامه گرفتن خالم حدود یک سال و نیم طول کشید قبول که شده بود افسره از خالم خوشحال تر بود به همه شیرینی داد
بابای من معتقده خرج زعفرون کرده برام ولی همیشه محصول بادمجون تحویل گرفته
حتما سیر بخورید، هم قدیمیا میگن برای سلامتی و تقویت سیستم ایمنی بدنتون خوبه، هم قشنگ براتون فاصله گذاری اجتماعی درست میکنه
یه دوست دختر داشتم پرستار بود هی میگفت چرا واسه من گوشی نمیخری تو اصلا منو دوست نداری، منم تولدش خریدم ولی بعدش دیگه جوابم و نداد بلاکم کرد فکر کنم گوشی پزشکی منظورش نبوده نه؟ نمیدونم شایدم میخواسته ازم سو استفاده کنه وگرنه من همه تلاشم و کردم که...