متن داستان کوتاه غمگین
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات داستان کوتاه غمگین
تانیا ؛ پیش از چرخاندن گاز،
تمام ظرف ها را ،شکسته بود.
چراغ روشن بود،
اما سایهاش از دیوار خانه غیب گشته بود.
حالا ،همه چیز ادامه داشت؛
فقط"او" از قاب زمان حذف شده بود.
و این صحنه،
متن ، همان حقیقتی بود که در جیب آن مرد زیر پُل...
رضا کهنسال آستانی
در حال بارگذاری...