متن درد خاموش
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات درد خاموش
تاوان حرف هایی که نمی توانیم بزنیم...
موهای سفیدی ست
که لابلای موهایمان داریم...
ولی به همه می گوییم ارثیست ...!!
به قول بزرگی که می گوید:
درد دارد
وقتی ساعتها مینشینی
و به حرفایی که هیچ وقت
قرار نیست بگویی
فکر میکنی...!!!
حس برتر
**زخمِ بینام**
دیگر نمیپرسم،
نمیخواهم بدانم
که این درد از کدام سایه افتاد
بر تنِ خستهام.
دیگر نمیگویم،
چرا که واژهها
در گلوی شب گیر میکنند
و هیچ سحری
برایشان راهی نمیگشاید.
تنها در گوشهای مینشینم،
در دلِ خاموشترین ساعت،
جایی که زخمها،
آهسته
در رگهای شب شنا میکنند.
حقم...
سعید رضایی فر
در حال بارگذاری...