متن دریا هورامی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات دریا هورامی
در وقت برگریزان پاییز
مابین درختان محتضر،
مرگ عزیزانم را می بینم!
شعر: دریا هورامی
ترجمه: زانا کوردستانی
پیراهن غم، بسیاری را پاره کرده ام،
که هیچ خیاطی نتوانسته دوباره ی دوخت و دوزشان کند...
اما هرگاه پیراهن شادی را پوشیدم
یا تنگ بود
یا که کوتاه
یا که در تنم، رنگ ماتم را جلوه می کرد.
شعر: دریا هورامی
ترجمه: زانا کوردستانی
در چله ی زمستان،
نامه هایت را که می خوانم
تنور اجاقمان شعله ور،
خورشید هم تابان و پر نور می شود.
شعر: دریا هورامی
ترجمه: زانا کوردستانی
مدت هاست دلم گوش به زنگ ست
اما آدم برفی،
هیچ نمی گوید!
شعر: دریا هورامی
ترجمه: زانا کوردستانی
شن های ساحل،
موج های دریا هم تشنگیمان را فروکش نمی کنند -
در غروب های رمضان!
شعر: دریا هورامی
ترجمه: زانا کوردستانی