ما همان ارغوان شعرهای ابتهاجیم رویا بافتیم تا زنده بمانیم به همان نیم ذره ی اندک امید دل بستیم در حالی که بیرون پنجره خبری نبود جز گذر ساده ی ایام حالا،دل خون شدگانی شده ایم که هر لحظه فقط خود را لعنت می فرستیم.