زیبا متن
add_circle_outline
search
menu
صفحه نخست
متن عاشقانه
متن زیبا
بیو
پیامک
متن آهنگ
ثبت نام
افزودن متن
کاربران فعال
جستجو
اپلیکیشن
درباره
پشتیبانی
جستجو
×
متن
متن آهنگ
زهره تاجمیری شاعر
«زهره تاجمیری شاعر و نویسنده سپید سرا»من به دنیا آمدم تا امتداد مهربانی پدرم و وارثِ زیبایی مادرم باشم.
من چراغی قرمزم
بمان
نگاهم کن
تا سبز شوم...
زهره تاجمیری...
متن زهرا تاجمیری
هر بار که مرا به یاد می آوری
سینه ام ترک برمیدارد
کاش خرده های استخوان
در خواب هایت را
ببوسی...
زهره تاجمیری...
متن زهره تاجمیری
پرواز بدون تو
سقوط در خاک بود...
زهره تاجمیری...
متن زهرا تاجمیری
با استخوان هایم برقص
روزی آن ها زنی بودند
با گیسوانی طلایی...
زهره تاجمیری...
متن زهره تاجمیری
برای مُردنم گریه کن
آنگونه که زن ها به من حسادت کنند
و نامم را فریاد بزن
تا همراه خون
صدایت بر گردنم فرو ریزد...
زهره تاجمیری...
متن زهرا تاجمیری
چشم ها به تنهایی خودشان را فریاد میزنند
نیازی به لب و زبان ندارند
حتی به بدن و دست...
میتوانند حرف بزنند،ببوسند،
در آغوش بکشند،
متنفر باشند و یا عشق بورزند.
آن ها جزئی از من نیستند..
بلکه یک امپراتوری مستقل هستند.
زهره تاجمیری...
متن زهره تاجمیری
آری مُرده ام
اما دستِ جوهرم بلند است،
و این شعرها که میخوانی
حاصل مُردن های پی در پی من
قبل از به خاک رفتن است...
زهره تاجمیری...
متن زهره تاجمیری
مرا به واژه ها فروختی..
دیگر نوشته هایت بوی معرفت نمیدهند
لب هایت شهادت دادند
که مجرمی...
و بوسه ها
وخاومت
آلزایمرِ عشق راتایید کردند...
تو میدانستی
جسمی که خیانت دیده
مبتلا به زوال روح است...
چگونه مرا به
عاشقانه های واهی فروختی!؟
خو...
متن زهره تاجمیری
بهمن مرده بود
ششم را زنده کرد
و زهره ای را به زایش
تولد دعوت کرد...
که او منم
او منم که در آسمان
او منم که در زمین
او که خوب مردن را بلد است
و یک گوشه به تشریح خود مشغول است
او که بو بر جیفه اش حرام
است تا زنده شود
گوشت بر تنش نمیشیند...
متن زهره تاجمیری