جامِ دیوانِ دلش، سرشارِ شعرِ موجِ مِهر؛ کامِ قاموسِ لبش، گل واژه خوان و، جان سُراست... شاعر: زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)، بیتی از یک غزل.
تو با قلب ویرانه ی من چه کردی؟ ببین عشق دیوانه ی من چه کردی
از حال من نپرس که دیوانه تر شدم از حال و روز تو چه خبر؟ عاقلی هنوز؟
دیگران هم بوده اند / ای دوست! در دیوان من زان میان تنها تو اما / شعر نابی بوده ای