حالم بد است مثل عقابی که پیر شد یا کفتری که زخمیِ پروازِ تیر شد ابری قرار بود از اینجا گذر کند پیمان شکست باد و نصیبم کویر شد تا آهِ آخرین نفس، آهو امید داشت وقتی به چنگ تیز پلنگی اسیر شد رودم، که در تقابل با رسم آبشار...
شاید تاوانش را داده ام تاوان نگاههای سربه زیر دختری جوان را تاوان قلبهای ندانسته مچاله شده را تاوان قلبهایی که شاید هنوز هم عاشق هستند اما او من بودم که باید انتخاب می کردم و من فقط یک نفر بودم و قلبم درگیر شاهزاده ی مجهولی بود که باید...
سر به زیرم کرده اى بعد از عبور و رفتنت من گل مهتاب گردانم گریزانم ز نور